وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

مصاحبه مفصل ژابی آلونسو با گاردین: به بایرن وفادارم

من اینجام. جمله‌ای که ژابی آلونسو برای آدرس دادن به خبرنگار گاردین می‌‌گوید.   

ژابی آلونسو هافبک سابق باشگاه‌های رئال سوسیداد، لیورپول و رئال مادرید، حالا در مونیخ زیر نظر آنچلوتی کار می‌‌کند.

به گزارش گاردین، خبرنگار این روزنامه به مونیخ رفته است تا مصاحبه‌ای اختصاصی با آلونسو داشته باشد. او اینگونه آغاز می‌‌کند:

“"اگر خط‌ میانی را ببری، احتمالا بازی را هم خواهی برد اما این به آن معنی نیست که خط‌ هافبک هستند که به تنهایی‌ سرنوشت بازی را رقم می‌‌زنند چون الان مهاجمان هم به خط‌ میانی می‌‌آیند و مدافعان هم به جلو حرکت می‌‌کنند. در این منطق شما باید مالکیت داشته باشید. اگر کنترل بازی را داشته باشید، شانس پیروزی شما بالاست."
 

او گاهی‌ اوقات از وسط زمین دوست دارد گل بزند. با لیورپول این کار را کرده است و در موردش می‌‌گوید:

“"آره، آره، آره. ولی‌ مگر چقدر ریسک دارد. هیچ ریسکی‌ متوجه شما نیست. اگر به گل منجر شود، خوب است، اگر نشود هم کسی‌ به شما ایراد نمی‌‌گیرد. در این شرایط فقط دروازه بان است که به چشم یک احمق می‌‌آید. من هیچگاه کاری نمی‌‌کنم که احمق به نظر بیاید چون ریسکش وجود دارد. چند بار تا به حال دیدید که من بخواهم وارد محوطه شوم و چند نفر را دریبل کنم. شما نمی‌‌بینید چون این شکل بازی من نیست. برای من بهتر است که بازیکنان دیگر دور و برم باشند. بازی من بازی یک نفره فوق العاده نیست. بازی من در طول بازی متداوم است. آوردن توپ به بهترین منطقه‌ برای بهترین بازیکن تیم. من خودم ضعف‌ها و قوت‌های خودم را می‌‌دانم."
 

زمانی‌ در انگلستان، بازی در میانه زمین یعنی‌ دعوا و تکل. پس از آمدن آلونسو به لیورپول، این ایده کاملا رنگ باخت:

“"من همیشه می‌‌گویم که شما به شکل‌های متفاوتی می‌‌توانید جدی باشید. می‌‌توانید جدی تکل بزنید اما می‌‌توانید جدی هم پاس بدهید. من در اینجا دوست دارم از کلمه صلاحیت صحبت کنم. صلاحیت در مرکز زمین."
 

قبلا این بازیکن گفته بود که اصلا تکل زدن را به عنوان یک کیفیت در مرکز زمین نمی‌‌بیند. خیلی‌ از مدافعان انگلیس از او انتقاد کردند اما او نظرش هنوز همان است:

“"هنوز نظرم را تغییر ندادم. می‌‌دانم که نظرم در بریتانیا جنجالی بود. عمل تکل زدن نیست که به شما کیفیت بازی می‌‌دهد. این عواقب بعد از تکل است که از شما کیفیت را می‌‌گیرد. من عاشق تکل هستم. اما اگر احساس کنم می‌‌توانم تکل نزنم، حتما این کار را می‌‌کنم. اگر من تکل می‌‌کنم، یعنی‌ کسی‌ در تیم من، یا حالا خود من، از موقعیت خود جا مانده ایم. در بایرن، این چیزی است که ما همیشه تمرین می‌‌کنیم ` حفظ شکل تیم، حفظ شکل تیم، حفظ شکل تیم`. اگر شما خیلی‌ زیاد روی زمین می‌‌خوابید، این یعنی‌ پست خود را رها کردید."
 

از او در مورد تکل‌های استیون جرارد می‌‌پرسند. ژابی می‌‌گوید:

“"معلوم است که عاشق آن هستم. آنها فوق العاده هستند و هواداران به هیجان می‌‌آیند، اما برای من، وقتی‌ توپ را می‌‌گیرم و آخرین پاس منجر به گل را می‌‌دهم، هیجان انگیز است. این به من حس رضایت می‌‌دهد. بزرگتین قدرت همین است. دیدن موقعیت و دیدن فضایی که بقیه نمی‌‌بینند."
 

فرناندو ردندو، پپ گواردیولا و کارلوس ژاویر، بازیکنان میانی محبوب آلونسو هستند:

“"فکر نمی‌‌کردم فوتبالیست شوم. تا ۱۶ سالگی زندگی‌ بسیار معمولی داشتم. مدرسه معمولی. من خوش شانس بودم که درگیری هیچ چیزی نشدم چون فوتبال شما را از همه آنها حفظ می‌‌کند. در طولانی مدت به نحوه زندگی‌ من کمک کرد. در طول یک سال به رئال سوسیداد رسیدم. همه چیز خیلی‌ سریع بود. سال دوم، به شکل قرضی به ایبار رفتم. جان توشاک به من کمک کرد که بازیکن مهمی‌ باشم. زندگی‌ زمانی‌ که به احتمالات آینده فکر نکنید خیلی‌ شیرین است."
 

دیوید بکام مانع‌ حضور آلوسنو در رئال مادرید شد:

“"برای رفتن به رئال مادرید آنها خیلی‌ قضیه را طول دادند. بعدش لیورپول آمد که خیلی‌ علاقه جدی داشتند. مذاکراتی که رئال در چند ماه انجام داد را لیورپول در چند روز کرد. پیش خودم می‌‌گفتم، محض رضای خدا. یا می‌‌شود یا نمی‌‌شود. تصمیم بگیر بره."
 

بازی اول مقابل بولتون، دماغ هیپیا شکست و رافائل بنیتز تیم سم آلاردایس را تیم بسکتبال خواند:

“"باختیم و وقتی‌ از زمین بیرون میرفتم پیش خودم می‌‌گفتم که خیلی‌ سریع فوتبال انگلیس را یاد می‌‌گیرم. خیلی‌ جو خطرناکی بود. توپ‌های بلند، توپ‌های برگشتی‌، بازیکنانی غولی‌ مانند کوین دیویس و آدامس‌های سم آلاردایس. هواداران سر و صدا می‌‌کردند اما اینقدر صدای آلاردایس بلند بود که می‌‌توانستم آن را بشنوم. وقتی‌ بولتون ضربه آزاد می‌‌گرفت، خط‌ جلو هواداران جلو تر می‌‌آمد و ورزشگاه می‌‌لرزید."
 

نمی‌ شود از استانبول صحبت نکرد:

“"جیمی، استیوی، دیدی. همه و همه تاثیر داشتند. شخصیت‌های مختلف با کاراکتر قوی. هر کس حرف می‌‌زد، گوش می‌‌دادم. آنها به من کمک کردند که بازیکن بهتری شوم. وقتی‌ برگشتم تیم ملی‌، فهمیدم قوی ترم. کارا را از همه بیشتر دوست داشتم. او بزرگترین اسکوزر دنیا است. از روز اول با هم خوب بودیم. او فهمید که عاشق فوتبالم و خودش هم بود. هر روز فوتبال می‌‌دیدم و حرف می‌‌زدیم. او به من احترام می‌‌گذاشت چون با او بحث می‌‌کردم. همیشه خیلی‌ بلند حرف می‌‌زد. صدایش را همیشه می‌شنیدی. بهش می‌‌گفتم کارا، خفه شو، اصلا نمیدونی‌ چی‌ میگی‌. او از این ایستادن جلوی خودش، خوشش می‌‌آمد."
 

از حسرت‌ها هم می‌‌گوید. لیگ ۲۰۰۹ را اگر می‌‌بردند، بیشتر از چمپیونزلیگ دوست داشت:

“"برای بردن لیگ باید همه چیز داشته باشی‌. شاد‌ترین دوران من در لیورپول در آن سال بود. په په به دنی، دنی به من، من به استیوی، استیوی به فرناندو. شاید گاهی‌ اوقات این پروسه کمتر از ۱۰ ثانیه طول می‌‌کشید. شاکله آن تیم، بهترین تیمی بود که بازی کرده بودم. تو کاراگر و ماسکرنو را هم داری. آنها خیلی‌ جاه طلب، خیلی‌ سریع، خیلی‌ خشن بودند. خیلی‌ متمرکز. ما هیچ چیز با هم نبردیم اما احساس می‌‌کردیم که می‌‌توانیم همه چیز ببریم. چند مساوی احمقانه در خانه داشتیم که در آخر باعث از دست رفتن لیگ شد. هیچکس ما را نمی‌‌ترساند. رفتیم برنابئو، بردیم و برگشتیم. رفتیم اولد ترافورد، بردیم و برگشتیم. رفتیم استندفوردبریج، بردیم و برگشتیم. بازی‌های بزرگ، لحظات بزرگ فصل را بردیم. سال ۲۰۰۵، تیم ما آنچنان خوب نبود. سال ۲۰۰۷ با تیمی بهتر، فینال را باختیم و سال ۲۰۰۹، بهترین بازی را کردیم و لیگ را باختیم. زیبایی فوتبال همین است. فوتبال منطق نمی‌‌شناسد."
 

وقتی‌ قهرمانی یورو را در مادرید جشن می‌‌گرفت، فهمیده بود بنیتز می‌‌خواهد او را بفروشد. بازی برگشت با اینتر میلان را در سن سیرو از دست داده بود چون می‌‌خواست در بیمارستان کنار همسرش در لحظه تولد فرزندش باشد. رابطه خراب شد. بنیتز اما، خاک سپاری پدرش را به خاطر یک بازی جام باشگاه‌های جهان در ژاپن برای لیورپول از دست داد.

از رافا حرف می‌‌زند:

“"خیلی‌ شفاف با من برخورد کرد. گفت ژابی پول می‌‌خواهیم که بازیکنی که می‌‌خواهم را بخریم. برای آوردن آنها، پول فروش من در صدر لیست بود. من گفتم مشکلی‌ نیست. حرفه‌ای هستم و می‌‌فهمم. یوونتوس من را می‌‌خواست. آرسنال هم بود. باشگاه به توافق نرسید و من آماده رفتن بودم. چون مربی‌ من را نمی‌‌خواست. اتفاق نیفتاد پس سال بعد شرایط عوض شد. سال بعد به رافا گفتم، پارسال من را نمی‌‌خواستی و امسال من تو را نمی‌‌خواهم. باید قبول کنی‌. جر و بحث شد و آسان نبود چون در آن لحظه می‌‌خواست بمانم."
 

آلونسو احتمالا محبوب‌ترین خارجی‌ لیورول بود. هواداران وقتی‌ فهمیدن گرت بری را می‌‌خواهند جانشین او کنند، در بازی مقابل لاتزیو صف بستند. شعار می‌‌دادند:

"گرت بری را بکن تو..."

 

از حرفه‌ای گری خود می‌‌گوید:

“" با رافا درگیر نشدم چون چنین آدمی‌ نیستم. گفتم که قشنگ نیست وقتی‌ می‌‌فهمم مثل هر محیط کاری دیگر، رئیسم از من راضی‌ نیست. نا امید بودم چون خیلی‌ در لیورپول خوشحال بودم. وقتی‌ در خیابان قدم می‌‌زدم، همه برای من بوق می‌‌زدند. هیچ کدام از این احساسات، برای رافا مهم نبود. چرا مهم باشد. او یک مربی‌ است. کارش را به شکلی‌ که دوست دارد جلو می‌‌برد."
 

آلونسو عاقل تر از این است که از رافا بد به گوید. می‌‌داند هم او هم رافا در مرسی‌ ساید محبوب هستند:

“"بله. اعتراف می‌‌کنم با او رابطه‌ای ایده آل نداشتم. ولی‌ دلیل رفتنم این نبود.  ۵ سال آنجا بودم و احساس کردم باید بروم. رفتن از لیورپول به مادرید سخت‌ترین قدم من از لحاظ تصمیم گیری بود. ولی‌ به خودم گفتم چیز‌های جدیدی را باید یاد بگیرم. فقط یک حسرت دارم. نبردن لیگ با آنها. نمی‌‌دانم چطور بعد از استانبول اینگونه واکنش نشان می‌‌دادم. ته قلبم درد می‌‌کنم وقتی‌ از آن حرف می‌‌زنم. چون می‌‌دانم آنها چقدر زیاد آن لیگ را می‌‌خواستند."
 

وقتی‌ اینگونه حرف می‌‌زند، سخت نیست فهمیدن اینکه روزی مربی‌ می‌‌شود:

“"همیشه از من می‌‌پرسند، رافا، ژوزه، کارلو و پپ چگونه هستند. تو بخواهی ۴ تا را از بهترین به بدترین بچینی، چطور می‌‌چینی‌. ولی‌ اساساً، همه آنها رهبر هستند. می‌‌دانند چطور فشار را از روی بازیکنان بردارند. می‌‌دانم سال‌های آخر است. اما می‌‌خواهم موفق تر باشم. مفید باشم. به عقب نگاه نمی‌‌کنم. فقط جلو. به بایرن وفادارم. بوندسلیگا را باز هم می‌‌خواهم. جام حذفی را هم می‌‌خواهم و چمپیونزلیگ را با سومین باشگاه متفاوت می‌‌خواهم. بعد از بردن همه آنها. شاید دست کشیدم. برای همیشه."
 

منبع

نظرات 2 + ارسال نظر
mh13 شنبه 13 شهریور 1395 ساعت 13:44

از نظر پخش توپ در میانه زمین هرگز بازیکنی مثل ژابی وجود نداشته
واقعا استثنائه
در چنین سنی واقغا سخته چنین کیفیتی رو ارائه کنی

رامین دوشنبه 15 شهریور 1395 ساعت 12:47

ایول پسر میخوامت

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد