گاهی نوابغ بزرگترین دشمنِ خودشان هستند و قدمِ اول را آنقدر بلند بر میدارند که قدمهایِ بعدی، هرچقدر هم بلند، برایشان شکست محسوب میشود. این داستان پپ گواردیولا و بایرن مونیخ است.
الکس هس
فصل قبل بایرن و پپ دوگانهیِ داخلی آلمان را با شکستنِ تقریبا هر رکوردی که بود و نبود به پایان بردند. اما فصل در نهایت برایشان یک ناکامی محسوب شد، چون درنیمه نهاییِ چمپیونز لیگ به رئالی باختند که در نهایت قهرمان هم شد (درسته این در آلیانس یعنی فصلی ناموفق).
این فصل با اینکه گواردیولا یک سال بیشتر وقت داشت تا شاگردانش را در مدرسهیِ هنرهایِ زیبایِ فوتبالیاش تعلیم بدهد و بهترین مهاجمِ بوندسلیگا از دورتموندِ بیچاره را هم خریده بودند، اوضاع بدتر شد. بایرن بازهم لیگ را برد، اما کاپ را نبرد و بازهم در اروپا، درست جایی که باید بیشترین درخشش را داشت و خودش را ثابت میکرد، شکستی محقرانه را متحمل شد. البته نیازی نیست این نکته را به گواردیولا گوشزد کنیم، خودش از همه بهتر میداند: «میدونم که بردنِ بوندسلیگا کافی نیست. حتی بردن پوکال (جامِ حذفی) هم کنارش کافی نیست. این بایرن مونیخ است و تنها سهگانه موفقیت به حساب میاد.»
کنایهیِ داستان برایِ باوارایاییها این است که بایرن آنقدر در لیگ از دیگر تیمها فاصله گرفته که قهرمانیاش بیشتر وظیفه محسوب میشود تا افتخار. پس تنها معیاری که برایِ سنجشِ فصلِ بایرن میماند چمپیونز لیگ است که تفاوتی بنیادین با لیگی 38 هفتهای دارد. چند لغزش در طولِ لیگ به سادگی قابلِ جبران است، اما در دورِ حذفیِ چمپیونز لیگ، یک اشتباه میتواند کشنده باشد. بدشانسیِ پپ اینجاست که تیمی با سهگانهیِ یوپ هاینکس بهش رسیده و تعدادِ جامهایِ بایرن در سه سالِ گذشته به ترتیب از 3 به 2 و از 2 به 1 رسیده است. البته که تنها کسبِ افتخار معیار درستی در قضاوتِ یک مربی در بلند مدت نیست، اما وضعیتِ گواردیولا در بایرن حالا نامعلومتر از هر زمانِ دیگری است.
«من فصلِ دیگه اینجا هستم، فعلا همین.» این را پپ بعد از حذف از چمپیونز لیگ گفت. اما اگر فصلِ دیگر هم وضعیتی مشابه پیدا کند، سرنوشتِ او به چه مسیری خواهد افتاد؟ گواردیولا معروف است که پروژههایش را مثلِ استنلی کوبریک انتخاب میکند، با جزیینگریِ بیمارگونه و سرِ فرصت. مشکل اینجاست که دایرهیِ کوچکِ باشگاههایِ بزرگی میتوانند در سطحِ اولِ فوتبالِ اروپا رقابت کنند، روز به روز نتیجهگراتر میشوند و بنابراین اگر پپ حاضر نباشد کمی از ایدئالهایِ خودش کوتاه بیاید، گزینههایِ زیادی در انتظارش نخواهند بود.
پاریس سن ژرمن همان مشکلِ بایرن را برایِ پپ خواهد داشت؛ بدونِ رقیب جدی بودن در لیگِ داخلی. اسپانیا تنها دو تیم دارد که به دردِ پپ بخورند و فعلا هیچکدامشان گزینهای محتمل و منطقی به حساب نمیآیند. ایتالیا یوونتوسِ احیا شده را دارد که میتواند گزینهیِ بدی نباشد و انگلیس. همه میدانیم من سیتی چقدر علاقه به گواردیولا دارد، اما سوال اینجاست آیا تیمی که بر مبنایِ خرید ستارهها و بدونِ توجه به ساختارِ باشگاه و آکادمی بنا شده است، برایِ گورادیولایی که بیشترین تاکید را بر ساختنِ جوانان دارد، قابلِ قبول است؟ از این جهت یونایتد و آرسنال در چشمِ پپ مقبولترند. و البته انتخابِ هر کدام از این سه گزینه به معنایِ رو در رو شدنِ دوبارهیِ پپ و مورینیو است، چیزی که دنیا برایش لحظهشماری میکند.
سر الکس فرگوسن 12 سال بازنشستگیِ خودش را به تاخیر انداخت چون میترسید که بعد از فوتبال چه بلایی سرش خواهد آمد. آرسن ونگر هرچه ماهواره بوده را در خانهاش نسب کرده تا وقتی از تمرین برمیگردد، فوتبالِ خونش پایین نیاید. اما پپ یک سال استراحتش را در محلهیِ گرینویچ ویلجِ نیویورک صرفِ بازی با بچههاش، رفاقت با قهرمانانِ شطرنج و نوشیدنِ اسپرسو کرد. جدا از کمبودِ آدرنالینی که فقط فوتبال میتواند تولید کند، مشکلِ بزرگِ پپ محدودیتِ گزینههایِ آیندهاش است؛ جایی که تیمهایِ بزرگ بدل به سوپرکلابها میشوند و روز به روز بیشتر و بیشتر از بقیه فاصله میگیرند، نبوغِ پپ میتواند بزرگترینِ دشمنِ خودش باشد.
قشنگ بود خیلی قشنگ
چه باحال این صفحه یا کسی نمیاد یا نظر نمیزاره
باحاله ها اتفاقا قشنگم توضیح داده بود
حتی اگه فصل بعد همه جامهای ممکن رو بدست بیاریم بازهم رو حرفم خواهم ایستاد:
پپ گواردیولا فقط در 2باشگاه به موفقیت خواهد رسید:
1ـمنچستریونایتد
2ـبارسلونا
اینها فقط تصورات و فرضیات نویسنده این مطلب است که ربطى به واقعیتها ندارد.
در اروپا دهها تیم هست که پتانسیل کسب قهرمانى در لیگ داخلى خودشان و در سطح اروپا دارند.
مربیان حرفه اى، معمولاً اهمیتى به این فرضیات نمى دهند، به همین دلیل است که هر کدامشان در هر فصل سر از یک باشگاه در مى آورند.
واقعیت این است که مبالغى که باشگاهها مى دهند ممکن است هر کسى را اغوا کند.
سلام .
من میخوام یه چیزی بگم .
بچه ها پپ هر چی موفقیت بدست آورده مدیون بازیکنانش است . آن سالهایی که با بارسا افتخار کسب کرد بهترین ستاره ها را در هر پستی داشت . مثلا مسی را داشت که خودش به تنهایی یک تیم است . به نظرم کار شاقی نکرده . اگه راست میگه سیتی را قهرمان اروپا کنه ! اگه بتونه چنین کاری بکنه من به توانایی هایش امیدوار میشم
م مثل مولر
با قسمت اول نوشتت موافقم ولی قسمت دوم نه
البته به نظر این حقیر
مربی ای که به خاطر پول بره یه باشگاه هیچ وقت اونو یه مربی حساب نمیکنم بلکه قمار باز میشه
بایرن عزیز قبل از این که برای سوتی گرفتن از دیگران ذوق زده بشی کامنتها را خوب بخون ماتیوس اولین وتنها المانی دارنده توپ طلا جهان است اونی که شما میگین توپ طلا اروپا بود عزیزم که سامر هم تو سال 96 به این افتخار رسید .انتخاب بهترین بازیکن دنیا از سال 91 میلادی شروع شد و تنها المانی برنده این افتخار ماتئوسه.اینکه رومنیگه ازافتخارات فوتبال المانه شکی نیست ولی هرگز به پای ماتئوس .گرد مولر وبکن بائر نمیرسه تازه به قول یک نازنینی ملاک حال فعلی افراده نه گذشتشون(شوخی بود)بایرن عزیز ازاینکه به سرعت داری پله هایه ترقی را درمعقوله هواداری بالا میری بهت تبریک میگم اگه همینجوری ادامه بدی به زودی یه بایرنی تیر میشی در ضمن لازم نیست با 6تا اکانت به ما دیسلایک بدی یکیشم کافیه .با ارزویه موفقیت روز افزون برای شما هم تیمی عزیز
سعی کن درکت از فوتبال رو ببری بالا هانی