وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

مرورى بر ایده هاى تاکتیکى بوندسلیگا در نیم فصل اخیر

 

بعد از جام جهانى بیشتر سرمربیان حاضر در بوندسلیگا در ابتداى این فصل براى تیم هاى خود از سیستم هاى 1-3-2-4 یا 1-4-1-4، سیستمى که یوگى لوو با اتکا به آنها آلمان را به چهارمین قهرمانى در جام جهانى رساند، استفاده نمودند. اما به تدریج سرمربیان بوندسلیگا شجاعت و ریسک بهره گیرى از سیستم هاى مختلف دیگر را نیز پیدا نمودند.

خستگى ناشى از جام جهانى به یکى از اصطلاحات پرکاربرد در نیم فصل گذشته بوندسلیگا تبدیل شد و بسیارى از سرمربیان، سران باشگاه ها و حتى مطبوعات، نقاط ضعف و عملکردهاى سینوسى بازیکنان و تیم ها را با این اصطلاح توجیه نمودند. موضوعاتى نظیر وجود بحران تمام نشدنى در دورتموند، مصدومیت بسیارى از ستارگان بایرن مونیخ و حتى گل به خودى کریستوف کرامر از فاصله سى مترى نیز به خستگى ناشى از جام جهانى ارتباط داده شدند.

جام جهانى برزیل البته تاثیرات خود را تنها در خستگى بازیکنان شاغل در بوندسلیگا نشان نداد، بلکه سرمربیان و آنالیزورهاى تاکتیکى نیزتاثیرات فراوانى از این جام جهانى گرفتند. در واقع جام جهانى اخیر نکات فراوانى براى کسانى که فوتبال را نوعى شطرنج در مستطیل سبز مى دانند، به همراه داشته است. غروب تیکى تاکاى اسپانیایى و احیاى مجدد دفاع زنجیره سه نفرى از برجسته ترین نکات تاکتیکى این جام جهانى بوده است، مى توان ادعا نمود که هر کشورى با تاکتیک خاص خود به برزیل سفر نموده بود و وجود چیدمان هاى فراوان و تاکتیک هاى مختلف از نقاط بارز و شگفتى آفرین این رقابت ها بوده است.

4-2-3-1 چیدمانى پرطرفدار

یوآخیم لوو توانست آلمان را با ترکیبى از دو چیدمان  1-3-2-4 و 1-4-1-4 به قهرمانى در جام جهانى برزیل برساند و هیچ جاى شگفتى وجود ندارد که سرمربیان تیم هاى بوندسلیگایى نیز براى تیم هاى مطبوع خود چنین سیستم هایى را در نظر گرفتند و از انجام آزمایش هاى مختلف و استفاده از روش سعى و خطا براى رسیدن به سیستمى موثرتر چشم پوشى نمودند.

به همین دلیل بیشتر سرمربیان تنها تغییرات جزئى و ظریفى را براى چیدمان تیم هاى خود در نظر گرفتند. براى نمونه در نیم فصل اخیر بوندسلیگا مدافعین کنارى و حتى مهاجمان کنارى کمى رو به عقب تر به بازى گرفته شدند که دقیقا از موفقیت مانشافت در جام جهانى با استفاده از یک زنجیره دفاعى چهار نفره متشکل از چهار دفاع میانى ناشى شده است. صرف نظر از این موضوع، سایر تاکتیک هاى این فصل بوندسلیگا نیز تاثیرات بسیار زیادى از استراتژی یوگى لوو براى قهرمانى گرفته اند، استراتژى که بر دو اصل پرسینگ از جلو تا یارگیرى نفر به نفر در خط دفاعى استوار شده بود.

پیشتازى گواردیولا و پیروى سایر سرمربیان

در شروع این فصل از رقابت هاى بوندسلیگا نوآورى تاکتیکى کمى در بین سرمربیان دیده شد و باز هم پپ گواردیولا به عنوان متفکرى تاکتیکى با ایده هاى خود در بایرن مونیخ پیشتاز بود و چیدمان هاى نامعمول فراوانى را در این تیم ارائه نمود، به طورى که وى در هفته هاى اولیه، تیم خود را با ده چیدمان و ترکیب مختلف به مصاف حریفان فرستاد.

پپ گواردیولا در اوایل فصل بیش از همه از یک دفاع زنجیره سه نفره در بایرن مونیخ بهره گرفت،‌این سرمربى اسپانیایى با چنین چیدمانى علاوه بر حذف یک مدافع از وجود یک هافبک بیشتر در ترکیب تیم خود بهره مى برد. علاوه بر این مدافعین مونیخى مجاز بودند با بازى رو به جلوى خود سهمى پررنگ در تملک بالاى توپ داشته باشند و بیش از همه داوید آلاباى اتریشى نقش مهمى در این زمینه داشت.

در حالى که پپ گواردیولا از هفته نخست ترکیب ها و نکات تاکتیکى مختلفى را در بایرن مونیخ امتحان و پیاده مى نمود، سایر تیم هاى بوندسلیگایى اما به زمان بیشترى براى رسیدن به هماهنگى اولیه نیاز داشتند، به تدریج باقى سرمربیان نیز در طول نیم فصل شجاعت بهره گیرى از یک زنجیره سه نفره دفاعى را پیدا نمودند، در این میان تیم هایى نظیر ماینتس، هرتابرلین، شالکه، فرایبورگ، کلن پادربورن و اشتوتگارت در برخى بازى هاى نیم فصل از یک دفاع زنجیره سه نفرى استفاده کرده اند.

البته این تیم ها سیستم بازى و دفاع سنتى چهار نفره خود را براى بهره گیرى از یک زنجیره سه نفره، قربانى نکردند و از دفاع سه نفره به عنوان انتخابى در برخى از بازى ها بر اساس سیستم بازى حریف استفاده نمودند. البته تفسیر بسیارى از تیم ها از دفاع سه نفره با تفسیر پپ گواردیولا از این سیستم بسیار متفاوت بود، چون این تیم ها دفاع سه نفره را با عقب تر کشاندن مدافعین کنارى، بیشتر به دفاعى پنج نفره تبدیل مى کردند که چنین مسئله اى به خصوص در بازى این تیم ها مقابل بایرن مونیخ و تیم هاى قوى تر کاملا قابل مشاهده بود. تیمى نظیر شالکه زیر نظر روبرتو دى ماتئو اما سیستم بازى تیم خود را به طور کامل به 2-3-5 تغییر داد و استثنایى در این زمینه به حساب مى آید.

استفاده از دو سیستم در یک بازى

بهره گیرى از دو سیستم و چیدمان متفاوت در یک بازى،‌ از دیگر نکات قابل توجه در این نیم فصل بوده است. استفاده از تاکتیک هاى متغیر در طول بازى تا پایان دور رفت به شدت افزایش یافت و بیشتر سرمربیان خطر وریسک انجام چنین تغییراتى را پذیرا بودند و دیگر نمى توان پپ گواردیولا را به عنوان تنها سرمربى شجاع در این رابطه دانست. آندره برایتنرایتر سرمربى پادربورن براى مثال در این زمینه بسیار موفق بود و توانست در برخى از دیدارها با تغییر ناگهانى سیستم تیم خود، نتیجه دیدار از دست رفته را به نفع تیم خود تغییر دهد.

به این ترتیب بازى هاى هفته هاى آخر نیم فصل گذشته کمتر قابل پیش بینى بوده و گل هاى بیشترى را نیز به همراه داشته است. در ابتداى فصل تیم ها با استفاده از چیدمان هایى تقریبا مشابه اغلب تاکتیک هاى یکدیگر را خنثى مى نمودند و به همین دلیل بوندسلیگا شاهد هفته هایى با میانگین گل پایینى بود، به طورى که این میانگین به پاین ترین سطح خود در ده سال اخیر رسیده بود اما با تغییرات تاکتیکى مورد نظر سرمربیان، بازهم میانگین گل هاى رد و بدل شده در هر هفته به 2.8 گل در هر بازى رسیده است.

طرفداران فوتبال شطرنجى دیگر نمى توانند شکایتى از خستگى ناشى ازجام جهانى داشته باشند، بوندسلیگا در این نیم فصل تاکتیک هاى متعدد و متغیر فراوانى را عرضه نموده است، هر چند که این اتفاق با کمى تاخیر روى داده است.

 

از وب سایت آلمانى 11Freunde 

منبع

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد