وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

باستین شواین اشتایگر، گلادیاتور آلمانی

به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، شواین اشتایگر فینال ماراکانا را با صورتی خونین و ساق هایی متورم همانند جنگجویانی متعصب به پایان رساند ولی در انتها توانست جام زرین را بالای سر برد.


هنگامی که اعضای ماتشافت بعد از پایان فینال ماراکانا برای دریافت جام زرین به سمت جایگاه ویژه در حال حرکت بودند، شواین اشتایگر همانند فرمانده ای نظامی و جنگجویی متعصب ئر جلوی یاران خود قرار داشت، در هنگام اهدای جوایز و مدال های قهرمانی به نظر می رسید که نیروی بدنی شواینی بعد از نبردی 120 دقیقه ای کاملا تحلیل رفته باشد، اما میمیک صورت و اعتماد به نفسی که در حرکات او وجود داشت، چیز دیگری را نشان می داد: راه را برای من، قهرمان جهان باز کنید.

بازی های بزرگی همانند فینال ریو، صحنه های ایده آلی برای بازیکنان بزرگ و یا بازیکنانی که می خواهند به ستارگان دنیای فوتبال تبدیل شوند، می باشند. ماریو گوتزه از این دسته از بازیکنان است که با گل زنی خود در فینال، خود را هم ردیف ستارگان آلمانی فوتبال همچون هلموت ران، گرد مولر و آندراس برمه که گل های پیروزی بخش آلمان ها در فینال های قبلی به ثمر رسانده بودند، قرار داد و با وجود اینکه شاید تا سالیان سال همه طرفداران مانشافت از گل زیبا و هوشمندانه گوتزه در فینال ریو صحبت نمایند، اما در حقیقت باستین شواین اشتایگر متعصب، چهره برتر و موثر مانشافت در این دیدار تاریخی بود.

همانطور که او با اعتماد به نفس کامل در جلوی همه هم تیمی های خود برای دریافت جایزه از پله های جایگاه مخصوص بالا می رفت، او در زمین مسابقه نیز با همین مشخصه ظاهر شده بود و موفق شد با رهبری و کارگردانی خود آلمان ها را به کسب ستاره چهارم برساند. شواین اشتایگر در این دیدار 15.3 کیلومتر دوید، توانست 20 نبرد تک به تک از مجموع 29 نبرد را به نفع خود خاتمه دهد و با 87 پاس صحیح از مجموع 95 پاس آماری خیره کننده از خود بر جای گذاشت و در این سه زمینه او بهترین بازیکن میدان بود، شواینی تنها با 118 تماس با توپ و 6 تماس کمتر نسبت به هم تیمی های خود تونی کروس و فیلیپ لام، آنها را بالای خود می دید. این آمار با توجه با غیبت ناگهانی سامی خدیرا در فینال در واقع خارق العاده هستند.

درست پیش از شروع بازی فینال، شواینی متوجه شد که سامی خدیرا زوج مکمل او در پست هافبک دفاعی به این دیدار نخواهد رسید و او کریستوف کرامر جوان و بی تجربه را در این دیدار حساس در کنار خود خواهد داشت. کرامر نیز در دقیقه 30 بازی به علت مصدومیت از زمین خارج شد و به این ترتیب شواینی به مدت 90 دقیقه مجبور بود که خود به تنهایی همه وظایف هافبک های دفاعی تیم و نبرد با هافبک های خشن آرژانتیتنی را بر عهده گیرد.

هنگامی که خاویر ماسکرانو از ابتدای نیمه دوم  با شواینی برخوردهای خشنی داشت، این بازیکن این چالش جدید را به خوبی پذیرفت و با خونسردی کامل به نبرد برای قهرمانی ادامه داد. او در این بازی اسیر حاشیه ها و جنگ های روانی حریف نشد و به خاطر تکنیک بالای خود رئیس مانشافت در میانه میدان بود.

چنین قدرتی را آرژانتینی ها نیز احساس کرده بودند و به نوعی در تلاش برای متوقف کردن آن بودند، شش مرتبه بازیکنان آرژانتینی بر روی او به صورت ناجوانمردانه ای مرتکب خطا شدند، که بر روی هیچ بازیکن دیگری به جزء وی در طول دیدار به این میزان خطا صورت نگرفته بود. اما این بدرفتاری های بازیکنان آلبی سلسته هم باعث نشد تا ذره ای از عزم راسخ شواینی برای قهرمانی در این دیدار کاسته شود.

برای مثال در دقیقه 109 بازی آگوئرو مهاجم حریف با دست خود ضربه ای به صورت شواینی زد و باعث ایجاد شکافی و خونریزی در گونه او شد، بعد از این صحنه بود که کوین گروس کرویتز آماده جایگزینی او در زمین بود که شواین اشتایگر مصمم بازهم به زمین بازگشت و در این لجظه بود که او به ماسکرانو و آگوئرو نگاه های نابودکننده ای انداخت، انگار که می گفت:"بگذارید که بازیمان را انجام دهیم، با این کارها نمی توانید من را کوچک کنید."

در چنین بازی سخت و حساسی برای آلمان ها، او نشان داد که از قابلیت آرامش دادن به تیم و با ثبات کردن تیم برخوردار است و همچنین می تواند مشوق خوبی برای تیم باشد. با عملکرد درخشان خود در بازی فینال شواینی نشان داد که بحث های اخیر رسانه های آلمانی در خصوص نبودن رئیس و رهبری در تیم یوگی لوو کاملا بی اساس است.

با این حال تا پیش از دیدار نیمه نهایی مقابل برزیل اکثر کارشناسان و رسانه های آلمانی، عملکر شواینی را قابل قبول ندانسته بودند. در ابتدای تورنمنت او به نظر چندان آماده نبود و اولین بازی آلمان ها را نیز ار روی نیمکت ذخیره ها دنبال نمود و در بازی سوم بود که شماره 7 آلمان ها از ابتدا در ترکیب اصلی تیم قرار گرفت. با این حال بازهم پرسش های فراوانی در خصوص وی در مطبوعات وجود داشت، آیا شواینی اصلا توان بازی را خواهد داشت؟ آیا دعوت از شواینی اصلا منطقی بوده است؟ او می تواند کمکی برای تیم باشد؟

شواین اشتایگر اما توانست، او در طول تورنمنت به تدریج به آمادگی مطلوب خود رسید و بیشتر بر روی وظیفه خود در تیم متمرکز شد، و برای از بین نرفتن این تمرکز سکوتی چهار هفته ای داشت و همه رسانه ها را بایکوت نمود. او سرانجام در دو بازی آخر فرم ایده آل خود را یافت و توانست آلمان را به چهارمین قهرمانی رهنمون سازد.

یکشنبه شب و مدت ها پس از پایان فینال، شواینی در استادیوم ماراکانا باقی ماند و با خبرنگاران به گفتگو پرداخت. در این گفتگوها او پیراهنی که فانحان سابق تیم ملی آلمان به عنوان انگیزه ای برای تیم آن را امضا نموده بودند را بر تن داشت. البته انتخاب اینکه چه کسی می بایست این پیراهن را به تن نماید، دموگراتیک نبوده است و همه بازیکنان مانشافت تنها شواینی را لایق آن دانسته بودند. البته از چهره بشاش وی مشخص بود که این اتفاق باعث غرور و خوشحالی او شده است.

بی تردید یکی از تاثیر گذارترین صحنه های جام جهانی 2014، در آغوش هم قرار گرفتن یوگی لوو و شواینی با چشمانی اشکبار پس از فینال ریو می باشد، این صحنه خود به خوبی توصیف کننده میزان اعتماد یوگی لوو به رئیس در زمین و فشاری بوده است که بر روی این دو در این جام جهانی بعد از به نتیجه نرسیدن در چهار تورنمنت قبلی بوده است. شواین اشتایگر در این فینال ماراکانا خود را به نماد تعصب فوتبال آلمان معرفی نمود که برای برنده شدن تیم از هیچ کوشش فرو گذار نیست که برای کسب عنوان حتی حاضر به عبور از خود نیز می باشد. البته میزان علاقه به سرزمین خود را نیز شواینی بعد از رسیدن به فرودگاه مونیخ با بوسه زدن بر زمین موطن خود به خوبی نشان داد.

نظرات 6 + ارسال نظر
Afshin پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 04:15 http://afshin

قبول دارم تو بازی آخر یه رهبر به تمام معنا بود

Ѝαяcis❥ پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 05:54

تو همه ی بازیا یه رهبرِ به تمام معناس حتی وقتی رو نیمکته !
دیوونشم ینی 3333333333>
خیلی ناراحتم که داره وارد 30 میشه .. 1 اگوست تولدشه :(
انگار همین دیروز بود که 23 سالش بود با اون موهای زرد !!
یادتونه که ؟ :))))
چقد دوسش داشتم و دارم ..
اخر فینال دیگه نمیتونست راه بره موقع ضربه ایسگاهیِ ارژ من مردم از ترس که این مصدوم نشه خدا نکرده :(((
صورتشم که خونی شد یه لحظه بلند شدم خواستم فرار کنم :)))
به یوگی افتخار میکنم 3>
خوشحالم که هیچوقت مثه بعضیا بش انتقاد نکردم و نتوپیدم :)

Ali-Ballack پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 13:34

همیشه گقتم بازم میگم کاپیتان واقعی ما شواینیه.
لام عزیز به ناحق بازوبند رو دست کرده

Nima Muller پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 14:24

دوس داشتم حداقل مطلبی درباره ی فداکارترین ، دونده ترین ، موثر ترین ، زحمت کش ترین بازیکن تیم هم می نوشتید.
کسی که تنها جرمش اینه که حاشیه نداره.
اینه که چهار سال پیش پیشنهاد رئال و بارسا رو رد کرد.
اوزیل رفت رئال مشهور شد و محبوب با اینکه چند وقته حسابی خراب کرده بازم تیتر روزنامه هاس
ولی بازکنی که من میگم همونیه که رکورد زنی بابابزرگ فوتبال آلمان میرو کلوزه رو به آقای گلی خودش ترجیح داد.
کسی که وقتی موقعیتشو داشت که اولین بازیکن تاریخ بشه که از کفش طلا دفاع می کنه
حتی بهش فکرم نکرد.


وارث گرد
توماس مولر

simin پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 14:33

Misheee bi zahmat age
Axi az on rooz k to varzeshgah boood ro bezariiin

آیدا پنج‌شنبه 26 تیر 1393 ساعت 16:20

دوست داشتنیه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد