پپ به مسی نیازمند است و مسی به پپ!

به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، پپ سه شنبه شب دستانش را به نشانه تسلیم و ضعف در مقابل تیم قدرتمند رئال مادرید بالا برد. شکست 4-0 بایرن در برابر رئال، سنگین ترین شکست سرمربی اهل کاتالان باواریایی ها به حساب می آید و اکنون این سوال به ذهن می رسد که فلسفه ی پپ، یعنی تملک توپ مناسب آلیانس آرنا می باشد؟ بدون حضور لیونل مسی، گویا قدرت پپ به طور چشمگیری کاهش یافته است.

پپ در بارسا فلسفه ی خود را به طور کامل پیاده کرد که بعد ها به تاکتیک و پلن اول تیم ملی اسپانیا هم تبدیل شد.تاکتیک استپ،پاس چیزی بود که در لا ماسیا به جوانان بارسلونا آموزش داده می شد. وقتی پپ سکان هدایت بارسا را در اختیار گرفت،نسلی طلایی از بازیکنان بارسا به وی رسید.الماس هایی که فقط نیاز به یک صیقل کوچک داشتند تا همگان را محو خود کنند.

اما در آلمان بعد از بردن سه گانه تاریخی تحت هدایت یوپ هینکس،الماس های بایرن توسط مربی کارکشته ی خود صیقل داده شده بودند،قیقا همان طور که پپ میخواست.به جای این که پپ خود را با این الماس ها سازگار کند،تلاش وی در این بود که فلسفه و سبک خود را به این الماس های صیقل داده شده بفهماند تا بتواند بایرنی را همانند بارسای رویایی 2008 تا 2012 بسازد.اما لحظه ای مکث کنید.اینجا یک مشکل وجود دارد.بایرن بازیکنی به نام مسی ندارد.

سبک بازی دیدنی و جذاب بایرن در قصل قبل و همچنین کسب عناوین و رکوردهای متعدد بیشتر مدیون و وابسته کار تیمی بایرن بود نه درخشش فردی بازیکنی خاص.روبن و ریبری هر دو می درخشیدند اما بیشتر از آن مناسب سبک فوتبالی هینکس بودند.مرد فرانسوی بایرن شاید نقش بسزایی در موفقیت های بایرن در فصل قبل ایفا کرده باشد اما باز هم کار تیمی بایرن دلیل اصلی به حساب می آید و برای همین است که ریبری توپ طلا را نمی برد و در زمینه ی انفرادی آماری ضعیف تر از رقبای دیگر خود مثل مسی و رونالدو دارد در شرایطی که مسی تحت هدایت پپ موفق به کسب چهار توپ طلای متوالی می شود.

پپ آن را می داند.پس از تریپل با بارسا در فصل 2008-9و همچنین کسب هر شش جام موجود در فصل دوم حضورش در بارسلونا گواردیولا این گونه می گوید :"بدون لئو،ما باز هم تیم خوبی هستیم.اما مطمئنا قادر به کسب تمامی این افتخارات نمیشدیم."

سبک بارسا به اینگونه بود که با پاسکاری های متعدد و مالکیت توپ،بازیکنان حریف را از پست هایشان خارج می کرد و سپس با انداختن توپ به فضای ایجاد شده،موقعیت گلزنی برای مهاجمانش ایجاد می نمود.اما نه تنها بایرن نتوانست از چنین طریقی به دروازه مادرید حتی نزدیک شود،بلکه بازیکنی مثل مسی هم نداشت تا لااقل با تکنیک فردی بتواند از لابلای مدافعان عبور کرده و تیم را صاحب موقعیت گل کند.در زمان سرمربی گری پپ در نیوکمپ،اساس کار به جلوشکیدن مدافعان و دادن فضا و قدرت کافی به مسی بنا شده بود و به همین دلیل رفته رفته وابستگی کاتالان ها به ستاره ی آرژانتینی خود بیشتر و بیشتر می شد.

پپ به بایرن می اید و گوتزه از دورتموند خریداری می گردد تا همان نقش را برای وی در بایرن بازی کند اما گویا این آرزو فقط یک خیال واهی است.بنابراین پپ با یک مشکل بزرگ روبرو شده است.فلسفه و سبک بازی پپ هنوز هم معتبر باقی مانده است اما فقدان مسی و وابستگی سبک پپ به مسی به آن اضافه شده است.

گواردیولا بعد از شکست برابر رئال اینگونه به خبرنگاران می گوید:"دلیل شکست و بازی بد ما این بود که به هیچ وجه با توپ خوب کار نکردیم.ما نتوانستیم توپ را آن گونه که مفید است به گردش در بیاوریم.مالکیت توپ در میدان،مهم ترین چیز برای من در فوتبال است.من می دانم که تیم های زیادی وجود دارند که در ضد حملات موفق عمل می کنند اما من به چیز دیگری فکر می کنم.ما هم آن را گاها انجام داده ایم اما من بازی با توپ را می پسندم.هیچ دلیل و بهانه ای برای این شکست قابل قبول نیست اما من نمیتوانم احساسم را تغییر دهم.تاکتیک مادرید بر ضدحمله بنا شده بود چرا که غیر آن راهی برای بردنشان وجود نداشت اما من باز هم به بازی با توپ تاکید دارم.اکنون باید به این فکر کنیم که آیا این تیم،این بازیکنان با ایده های من عجین خواهند شد."

خط آخر بی شک جمله ی کلیدی پپ می باشد.این فوتبالیست ها می توانند با سبک پپ تطبیق پیدا کنند؟مطمئنا تا حد مشخصی این اصل امکان پذیر است.علیرغم موفقییت های داخلی کسب شده تا اینجای کار، سبک بازی بایرن برابر تیم های قدرتمند ضعیف است.در حالیکه بارسا عکس بایرن بود و دقیقا در برابر تیمهای بزرگ خوب عمل می کرد.بایرن پپ قادر نیست تا افکار او را پیاده کند؛لا اقل تا اینجای کار نبوده .

آرسنال و منچستر یونایتد تیمهایی بوندند که در دور حذفی توسط بایرن حذف شدنداما شاهد آن قدرت همیشگی بایرن در برابر آنها نبویدم.آنها چلسی را در سوپر کاپ در ضربات پنالتی شکست دادند،دو بازی از سه بازی خود را برابر دورتموند تنها رقیب قدرتمندشان در آلمان واگذار کرده اند و در 3 بازی آخر خود 7 گل دریافت نموده اند.

دفاع بایرن از مشکلات و ضعف های اصلی بایرن در بازی برابر رئال بود به گونه ای که سه گل از چهار گل رئال از کار تیمی آن ها و دو گل از از سه گل هم توسط ضربه ی سر راموس به ثمر رسید.پپ در این رابطه بعد بازی گفت:"ما بد بازی کردیم.و وقتی تیمتان بد بازی کند،بی شک دفاع هم در کاترش متزلزل ظاهر خواهد شد."

این یک واقعیت است.حتی زمان مربیگری پپ در بارسا هم دفاع بارسا در مقاطعی تاسف بار بازی می کرد طوری که حتی پپ در مورد ان اینگونه گفت که:"ما نمی دانیم که چگونه باید دفاع کنیم.ما با حمله و مالکیت توپ دفاع می کنیم."اما در لحظات بهرانی مسی آن جا بود تا بازی را برای بارسا به اصطلاح در بیاورد.در ال کلاسیکو ها همیشه در مقاطع حساس ستاره آرژانتینی حاضر بود تا با تکنیک فردی اش بارسا را از مشکل برهاند. به همین دلیل مشکلات دفاعی بارسا اغلب مواقع در زیر قدرت تهاجمی این تیم دفن می شد و کمتر کسی به آن می پرداخت.

البته در کل، فصل قابل قبولی را پپ با بایرن سپری کرد و می کند .اما در سوی دیگر حتی مسی هم نتوانست از شکست تیمش در برابر رئال مادرید در فینال کوپا دل ری و اتلتیکو مادرید در مرحله یک چهارم نهایی لیگ قهرمانان جلوگیری کند.

در چهار فصل کارکردن زیر نظر گواردیولا،مسی به ترتیب38 گل در فصل اول،47 گل در فصل دوم،53 گل در فصل سوم و درنهایت 73 گل در فصل جهارم به ثمر رساند و چهار بار هم بهترین بازیکن دنیا شد و در بازیهای بزرگ همیشه بازیهای خوبی از خود به نمایش گذاشت.بدون آن که آسیبی ببیند.بی شک این اتفاقات تصادفی نبودند.پپ مسی را در یک رژیم غذایی به خصوص قرار داد،وی را از رفتن به رستوران مورد علاقه اش برای ملاقات با طرفدارانش و تماشای تلویزیون در دیروقت منع کرد،زلاتان و ویا را کنار زد و به مسی فهماند که بازیکن مهمی برای او به شمار می آید تا سوپر استارش را راضی نگه دارد.این ها کارهای پپ برای مسی بوده است ولی اخبار از بارسا این گونه به گوش می رسد که بخشی از کارهایی که پپ برای مسی انجام داده بود،نظیر رژیم غذایی و قوانین استراحت،اکنون دیگر توسط مسی رعایت نمی شود،رکوردهایش یکی بعد از دیگری توسط رونالدو زده می شود که دلیلش حتما نبود پپ می باشد.

مسی شاید سال دیگر دوباره به اوج برگردد و پپ هم در آلمان با خریدن بازیکنان جدید ،بایرنی قدرتمند تر بسازد،اما شاید بدون یکدیگر پپ و مسی هیچوقت نتوانند به روزهای خوبشان،مثل دوران طلایی بارسا بین سال های 2008 تا 2012 برگردند.

حال این سوال مهم به وجود می آید که آیا کسب 14 جام در چهار سال حاصل فلسفه و تفکرات پپ بوده یا هنر فردی مسی؟؟؟یا اینکه باید ترکیبی ار این دو باشد تا پپ و مسی بتوانند همانند گذشته بدرخشند؟