وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

تحلیل بازی بایرن مونیخ - مونشن گلادباخ

 

به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران٬ اولین دیدار بایرن مونیخ در مسابقات بوندسلیگا با بازی برابر رقیب دهه 70، یعنی بروسیامونشن گلادباخ آغاز شد. دیداری که با استقبال پرشور طرفداران بایرن در آلیانس آرنا همراه بود و همگی منتظر بازی قدرتمندانه تیم بزرگ آلمان بودند.

بایرن با ترکیب پیش بینی شده نویر درون دروازه، بادشتوبر و بواتنگ در دفاع مرکزی، لام در نقش مدافع چپ و رافینیا در نقش مدافع راست انجام وظیفه میکردند. در میانه میدان اشتایگر و گوستاوو کنار یکدیگر حضور داشتند و جلوتر از آنها تونی کروس بازی میکرد. مولر و روبن در جناحین و گومز نیز مانند همیشه تک مهاجم بایرن بود. در آن سوی میدان تیم حریف با سیستم 2-4-4 کلاسیک بازی میکرد.

سوت داور ایرانی این بازی شروع کننده بازی سردرگم هر دو تیم بود. در ابتدا گلادباخ کمی بهتر نشان داد اما خیلی زود بایرنیها بر زمین مسلط شدند. اما این تسلط و پاسکاری زیاد هیچ نقطه نفوذی برای بایرنیها ایجاد نمیکرد و تنها توپ از سمت راست به چپ و بالعکس در حرکت بود. ضمن اینکه هرگاه بایرن در جناحین صاحب توپ میشد، به دلیل تنها بودن گومز در خط حمله اتفاق خاصی در زمین رخ نمیداد.

هاینکس به محض اینکه متوجه شد خط حمله اش بیش از اندازه کم اثر است، کروس را به چپ و مولر را به خط حمله منتقل کرد که همین موضوع باعث شد خط حمله بایرن تحرک بیشتری پیدا کند. درست دو دقیقه بعد پاس در عمق لام، گومز را در موقعیت عالی قرارداد که این فرصت با هوشیاری مدافعین گلادباخ به هدر رفت. مربی گلادباخ نیز به محض تغییر تاکتیک بایرن مدافع سمت راست خود را که دیگر فعالیت خاصی در نبود مولر در این جناح نداشت به مدافعین مرکزی خود نزدیکتر کرد تا عملاً با افزایش یک مهاجم بایرن، گلادباخ نیز یک مدافع بیشتر داشته باشد.

نکته بسیار جالب از ابتدا تا انتهای بازی، حضور بازیکن شماره 10 گلادباخ در جلوی 4 مدافع اصلی بود که همواره تمامی توپهای برگشتی این چهار مدافع را به خوبی در اختیار گرفته و به سایر بازکنان منتقل میکرد.

وقتی با حضور مولر در کنار گومز گوش چپ بایرن کم تحرک شد هاینکس بار دیگر مولر را از خط حمله جدا کرد و در سمت چپ قرارداد و همین اشتباه باعث شد که دوباره خط حمله مونیخیها کم اثر شود.

در این بین تیم مهمان یکبار با شوت فوق العاده بازیکن خود میتوانست دروازه بایرن را باز کند که واکنش استثنائی مانوئل نویر ناجی دروازه بایرن شد.

نیمه اول علیرغم 2 شوت نسبتاً خوب روبن و کروس و ضربات سر گومز و مولر با تساوی بدون گل پایان یافت.

با شروع نیمه دوم هیچ تفاوتی در سبک بازی دو تیم دیده نشد و هر دو مربی با پافشاری برعملکرد خود در نیمه ابتدایی، چهل و پنج دقیقه دوم را شروع کردند.

در این نیمه بایرن بر فشار خود افزود اما پراکندگی حملات و متداول نبودن آن نه تنها مانع گل زنی مونیخیها شد، بلکه این فرصت را به بازکنان حریف میداد تا به چیدمان لازم برسند. نکته عجیب در این بازی، سردگمی اشتایگر و گوستاوو در میانه میدان بود که نه تنها با مدافعین خودی فاصله زیادی داشتند بلکه در اضافه شدن به مهاجمین نیز کاملاً ناموفق بودند و تنها در میانه میدان و کنار یکدیگر به دادن پاسهای کوتاه قناعت میکردند. همین کم تحرکی سرانجام کار دست بایرن داد و توپ ارسال به مرکز دفاع بایرن با تعلل بواتنگ و خروج بی موقع نویر منجر به گل تیم میهمان شد تا سراسر ورزشگاه در بهت و حیرت فرو روند.

بعد از این گل تونی کروس جای خود را به ریبری داد. تعویضی که باعث شد بایرن همچنان مالک توپ و میدان باشد ولی در گل زدن ناموفق عمل کند. دقایقی بعد نیز بواتنگ جای خود را به پترسن داد اما تمامی جملات بایرن تا پایان بازی بی نتیجه ماند تا بایرن اولین دیدار فصل را در زمین خود با شکست به پایان برساند.

متأسفانه باید گفت واضح ترین ضعف در بزرگترین تیم آلمان عدم تغییر در شیوه بازی نسبت به فصل پیش بود. یعنی با اخراج ونگال و آمدن هاینکس هیچ تغییری در شیوه بازی بایرن دیده نشده همچنان نقطه اتکای تیم جناحین بودند و دو هافبک میانی سردرگم و بی فایده می دویدند به نحوی که مشخص نبود بازیساز بایرن در این دیدار کیست. از نکات منفی این دیدار عملکرد ضعیف لام و رافینیا در حرکات روبه جلو بود. در آماری عجیب لام تنها یکبار و رافینیا تنها دوبار توپ را به سمت دروازه ارسال کردند تا بدترین رکورد سانتر توسط مدافعین کناری در چند سال اخیر در آلیانس آرنا ثبت شود. طبق انتظار جابجایی دوباره لام باعث افت سطح بازی وی شده و باید امیدوار بود که به مرور زمان لام دوباره تبدیل به بهترین مدافع کناری جهان شود.

یکی از مشکلات عمده بایرن که از سه سال پیش ادامه دارد و با حضور هاینکس نیز حل نشده عدم حضور یک لیبرو در تیم بایرن است که در چنین دیدارهایی میتواند نقش طراح و بازیساز را داشته باشد. بایرنی که همواره با بازیکنانی نظیر بکن باوئر و ماتئوس برترین لیبروهای تاریخ را در اختیار داشته چند سالیست که از وجود یک رهبر تمام عیار (بعد از افنبرگ) در میانه میدان زجر میکشد. همین موضوع بایرن را تبدیل به تیمی سردگم کرده، که بازیکنان نمیدانند در مواقع به بن بست تاکتیکی رسیدن توپ را باید به چه کسی برسانند تا گره گشای بازی باشد و بدبختانه به مانند فصل قبل در چنین مواقعی تمام توپها به روبن و ریبری ختم میشود که این دو نیز برای حریفان کاملا شناخته شده هستند.

تمامی بازیکنان بایرن در این بازی پایین تر از سطح خود ظاهر شدند. بطور مثال روبن حتی یک سانتر هم نتوانست تا پایان بازی انجام دهد و یا گوستاوو کاملا در زمین محو بود. شاید فقط توماس مولر تا حدودی توانست در حد نام خود ظاهر شود.

به هر حال یوپ هاینکس میبایست خیلی سریع به فکر ایجاد تاکتیکی متنوع و پویا برای بایرن باشد در غیر این صورت دورتموند با توانی که در همان روز اول نشان داد خیلی زود فاصله طولانی را با مردان مونیخی ایجاد خواهد کرد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد