به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران٬ مهاجم ملیپوش تیم فوتبال بایرنمونیخ گفت با جذب سرمربی جدید، نسیم تازهای در تیم ما وزیدن گرفت.
توماس مولر در گفتوگویی با یورواسپرت اظهار داشت: در پایان دوره حضور ونگال، موفقیت وجود نداشت. اوضاع به گونهای بود که به نظر میآمد جلوی هرچیزی گرفته شده است. اکنون ما از نسیم تازهای یعنی اتفاقی نوین به اسم تحول اساسی روانی برخورداریم.
ستاره ملیپوش و جوان که در جامجهانی 2010 همراه تیم آلمان خوش درخشید، افزود: بدیهی است یوپ هاینکس سبک کاری خاص خودش را دارد. در مجموع او وقتی کار مشخصی را میخواهد انجام دهد، خیلی دقیق است. مستقیم به اصل مطلب میپردازد. درست است هدفگذاری شبیه به گذشته است، ولی در مجموع هاینکس، خوشاخلاقتر است. او روی ما بازیکنان، تاثیر درخشانی دارد. ما هم خوب تمرین میکنیم. اگر در جلسات تمرینی از بیرون به نظر برسد که شور و شوق داریم، آنوقت کارکردن راحتتر میشود.
وی در این گفتوگو به نکاتی دیگری اشاره کرد که در زیر آن را میخوانیم:
آقای توماس مولر، چه اهدافی را برای فصل جدید بوندسلیگا در نظر گرفتهاید؟
قهرمانی در بوندسلیگا هدف من است و این موضوع را هر بازیکنی با حضورش در بایرن پای ورقه قراردادش امضا میکند. از نظر شخصی میخواهم باردیگر دوران خوبی را تجربه کنم که به کسب موفقیت منجر شود. هر بازیکنی دوست دارد که در دنیای فوتبال افتخارات زیادی را به دست آورد و این شرایط برای بازیکنان در بایرن مونیخ فراهم است. در بایرن همه بازیکنان زیر ذرهبین هستند و اگر عملکرد خوب نباشد، بدون شک از سوی رسانه های آلمانی مورد نقد قرار خواهید گرفت.
پس از موفقیتهای خوب شخصیتان، حالا که سطح انتظارات از شما بالا رفته، برای تداوم موفقیتها چگونه رفتار خواهید کرد؟
هدف من همین است که برای مدتی طولانی در بالاترین سطح بازی کنم، پس مجبورم چنین فشاری را نیز تحمل کنم. میدانم چه قابلیتی دارم و نقاط ضعف و قوت خودم را می دانم. روی توان خودم تمرکز میکنم و اجازه نمیدهم تحت تاثیر موانع بیرونی قرار گیرم که باعث بیاطمینانیام شود. به آنچه درونم و مربی میگوید، گوش میدهم و امیدوارم روزهای خوشی برایم فراهم شود.
فرانک ریبری گفت برخلاف دوران حضور لویی ونگال، اکنون با وجود یوپ هاینکس، شور و هیجان باردیگر به تیم بازگشته است. فکر میکنید تیم پرشورتر از قبل است؟
در پایان دوره حضور ونگال، موفقیت وجود نداشت. اوضاع به گونهای بود که به نظر میآمد جلوی هرچیزی گرفته شده است. اکنون ما از نسیم تازهای یعنی چیزی تازه به اسم تحول اساسی روانی برخورداریم و با حضور این مربی نسیم تازه ای به وزیدن گرفت. بدیهی است یوپ هاینکس سبک کاری خاص خودش را دارد. در مجموع او وقتی کار مشخصی را میخواهد انجام دهد، خیلی دقیق است. مستقیم به اصل مطلب میپردازد. درست است هدفگذاری شبیه به گذشته است، ولی در مجموع هاینکس، خوشاخلاقتر است. او روی ما بازیکنان، تاثیر درخشانی دارد. ما هم خوب تمرین میکنیم. در جلسات تمرینی به خوبی شور و شوق پیداست و به همین دلیل کار کردن در چنین فضایی فراهم تر است.
به طور کلی فضای کنونی بایرن مونیخ چطور است؟
در مجموع فضا تیمی خوب است. اما من میگویم وقتی سه هفته در تعطیلات باشم و رنگ هیچ توپی را ندیده باشم، آنوقت خیلی مشتاق هستم فوتبال بازی کنم. این نکته که در تمرینات آمادهسازی باید کار کنیم، باید برای هریک از ما امری نهادینه شود. البته زمانی که همه انرژی ها برای امور جسمانی صرف می شود ناخودآگاه تنش هایی به وجود می آید که امری طبیعی است. از آنجایی که در گذر فصل، برپایه هفتههای انگلیسی (2 بازی در هفته)، تنها کار کمی میتوان انجام داد، همین تمرینات جسمانی برای کسب موفقیت بسیار مهم است.
حمله تازه برخی از هواداران به مانوئل نویر در درون تیم را چگونه ارزیابی میکنید؟
واقعیت این است ما هم، همان پلاکاردی که علیه نویر نوشته شده بود، خواندیم. اندازهاش خیلی هم کوچک نبود. از این مساله خوشمان نیامد. در کل جو اطراف مانوئل خیلی خوب است و همه چیز برای این دروازه بان ملی پوش مطلوب است. او سنگربانی فوقالعاده است و از نظر شخصی هم کار نادرستی انجام نداده است. اگر در بین انجمنهای هواداری، یکسری اصول آسیب خوردهاند، من که نباید تاوانش را پس بدهم. باشگاه هم در یک میزگرد این موضع را روشن کرد. برای ما بازیکنان این گونه مسائل اهمیتی ندارد.
چون چنین رفتاری از جانب هواداران خودی بود، خودش چه واکنشی دارد؟
ادعا نمیکنم که اینگونه اقدامات خوشایند است، ولی ذهنش را مشغول خود نخواهد کرد؛ زیرا اولا میداند که 99 درصد هواداران بایرن حامی او هستند. دوم این که تیم مقدم برهرچیز دیگری است که حمایتش را نیز دارد.
بحثی که در مورد قابلیتهای فرماندهی و هدایت تیم توسط فیلیپ لام و باستین شواین اشتایگر وجود دارد، را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این بحث که ما فصل قبل موفقیتی نداشتیم، جای تردیدی نیست، ولی ما دور برگشت خیلی خوبی به عنوان بهترین تیم بوندسلیگا و همراه با 2 کاپیتان خود داشتیم. در دور رفت از فصل قبل، این 2 نقش کاپیتانی نداشتند، بنابراین بحث مذکور وجود نداشت. به طور کلی این بحثی است که دربارهاش خیلی صحبت میشود. از طرفی متوجه هستم که نشریات یک موضوعی را نبش قبر میکنند تا هیاهوی تازهای خلق کنند.
یعنی برای هدایت تیم به عنوان کاپیتان هیچ چیز کم ندارند؟
خیر. بیرون از میدان همهچیز روبهراه است. البته هرکس موقع هدایت تیم به عنوان کاپیتان شاید متفاوت به نظر آید. اگر کسی بگوید این 2 بازیکن کاپیتان های ضعیفی هستند، آن وقت میپرسم پس چرا در جام جهانی قوی بودند؟ یا چرا در مسابقات مقدماتی جام ملتهای اروپا قوی بودند؟ کل این بحث واقعا مسخره است.
یوپ هاینکس مبنا را برسیستم 1-3-2-4 گذاشته است، ولی میخواهد از نظر تاکتیکی انعطاف لازم داشته باشد و قالبهای مختلف پرسینگ را اجرا کند. در این صورت از بایرن میتوان انتظار چه سبک بازی را در آینده داشت؟
ساختار بازی بر مبنای بازی هجومی خواهد بود. در این حال خواهیم کوشید تعادلی میان دفاع و حمله بیابیم. این حالت تعادل را در پایان فصل گذشته خوب انجام دادیم. پس لازم است هرکس در این مسیر مشارکت کند. در این حالت بحث نفرات هجومی یعنی بازیکنانی مثل من و نفرات نزدیک به من مطرح است. میخواهیم فشار زیادی روی حریفان اعمال کنیم و بازی خلاقانهای داشته باشیم.
جنگ فشرده رقابتی در خط میانی را چگونه میبینید؟ ترس از حضور در ترکیب اصلی وجود ندارد؟
ترس؟ نه من نمیترسم. با حضور در ترکیب ثابت، متوجه میشوم در2 سال اخیر خیلی بازی کردم. بنابراین همه چیز روشن است. این موضوع تا حدی زیاد به توانایی فردی ارتباط دارد. در بایرن فرقی نمیکند که شما 25، 28 یا تنها 2 گل بزنی. چون پیوسته بازیکنان تازه واردی به تیم میآیند، بنابراین نبرد برای حضور در ترکیب ثابت، امری است همیشگی. در این حال اگر قابلیت داشته باشی، بازی خواهی کرد. اگر نتوانی، بدیهی است در ترکیب جای نمیگیری. به طور کلی اعتمادبنفس خوبی از 2 سال بازی اخیر دارم. میدانم که قابلیتم چه هست.
یوپ هاینکس طرفدار سیستم گردشی است. این موضوع باعث دغدغه خاطر نمیشود؟
در بایرلورکوزن او اینگونه کار کرد. از این جهت 12، 13 بازیکن فرصت بازی بیشتری یافتند. به هرحال به عنوان مربی مجبوری گاهی تصمیماتی که خوشایند نیستند، بگیری. ضمن آنکه در بایرنمونیخ بازیکن مجبور است نسبت به تیمهای دیگر خیلی بیشتر کار کند.
چه جمله ی شاعرانه ای!!!
مولر دیییییییییییگه