تمجید مجلات آلمانی از فروتن

 

شادی زاید الوصف پیرمرد مو سپید ایرانی و اشک های او پس از ماندگار شدن تیم ترکیه اسپور در لیگ منطقه ای آلمان مفهومی فراتر از پیروزی در یک مسابقه فوتبال داشت. بهمن فروتن پس از انزوای مطلق در فوتبال ایران اکنون به قهرمان منطقه شمال آلمان تبدیل شده و فصل تازه ای از دوران مربیگری اش را آغاز کرده است.

واکاوی اتفاقاتی که به محدود شدن فعالیت‌های مربیگری فروتن در فوتبال ایران انجامید، حکایت مربیانی است که پس از سال‌ها دانش اندوزی درخارج از کشور به فوتبال ایران بازگشتند. سرنوشت محتوم اغلب این مربیان چیزی جز انزوا یا بازگشت به فرنگ نبود. بهمن فروتن پس از موفقیت قابل اعتنایی که در لیگ منطقه ای آلمان کسب کرده از یک ملاقات کوتاه و ناخواسته که زندگی شخصی و دوران مربیگری او را به مسیر صعب العبوری سوق داد صحبت می کند:« پنج سال پیش برای تمدید اعتبار پاسپورتم به سفارت ایران در آلمان رفتم و خیلی اتفاقی با یکی از مقامات بلند پایه وقت سفارت روبه‌رو شدم. چند روز پیش از این ملاقات عکس من کنار هلموت کهل، صدر اعظم سابق آلمان روی جلد یکی از نشریات این کشور چاپ شده بود. مقام بلند پایه سفارت وقتی من را دید گفت : تو که فوتبال را از کرات دیگر برای آلمان‌ها آوردی چرا به فوتبال مملکت خودت کمک نمی کنی؟ من در پاسخ گفتم شما مشکل من را حل کن تا به مملکتم کمک کنم. ساعت هفت صبح چند روز بعد ترتیبی داده شد تا من به اتفاق امیر عابدینی، مدیرعامل وقت باشگاه پرسپولیس و کریم باقری که آن زمان در تیم آرمینیا بیله فلد بازی می کرد ملاقاتی داشته باشم. در آن جلسه قرارداد مربیگری من در پرسپولیس امضا شد اما وقتی به ایران آمدم اتفاقات دیگری رخ داد . سال‌ها بعد سعید فائقی که در آن مقطع معاون فنی و مرد با نفوذ سازمان تربیت بدنی بود ،در یک محفل دوستانه صورت من را بوسید و گفت:« بهمن من را ببخش که نگذاشتم مربی پرسپولیس شوی.»   

فروتن با تن دادن به قراردادی که امروز از آن به عنوان قرارداد ترکمنچای یاد می کند سرانجام در مقام سرمربی وارد چرخه مربیان لیگ برتری شد. به اعتقاد او، چالش بین مربیان از فرنگ برگشته و کسانی که خودشان را صاحب فوتبال ایران می دانند از همین جا کلید خورد:« اگر بحث داوری‌ها و موانعی که بر سر راه موفقیتم در شموشک ایجاد شد، نبود می توانستم پروسه هوفنهایم را در شموشک به سرانجام برسانم. فراموش نکنید گل شموشک به پرسپولیس در لیگ هفتم حاصل 32 پاس تکضرب بود و بازی با استقلال در همان فصل در ذهن اهالی فوتبال ماندگار شد. وقتی شموشک در نهایت به لیگ یک سقوط کرد، برخی خبرنگاران اعتراف کردند که نمی خواستند من
به‌عنوان یک غریبه در فوتبال ایران موفق شوم. متاسفانه در ایران عده ای با یک تئوری عجیب به امثال من می تازند.»
دوران پس از جدایی از شموشک با فعالیت‌های گاه و بی گاه بهمن فروتن در تیم های دسته اولی تهران و قلم فرسایی برای نشریات ورزش همزمان شد. او پس از موفقیت نسبی در فوتبال آلمان از نگاه یک منتقد به مسائلی اشاره می کند که عرصه را به مربیان علم گرای فوتبال ایران تنگ کرده:«عباس رضوی پس از سه و احمد طوسی پس از شش ماه عطای کار در ایران را به لقایش بخشیدند اما من به رغم همه بی مهری ها ماندم چون دوست داشتم برای مملکتم کار کنم. احساس می کردم فوتبال ایران با فوتبال علمی، رفاقت و اعتماد بیگانه است و این روند با تفکر مربیانی مثل من همسو نیست. در مملکت ما سقف محبوبیت مشخص است و اگر آدمی با ایدئولوژی من به این سقف می رسید اتفاق خوشایندی نبود. به همین دلیل وارد محافل رسانه ای شدم تا در مقام منتقد این مسائل را مطرح کنم . »

فروتن درباره پیشنهاد تیم ترکیه اسپور و اتفاقاتی که به تولد دوباره اش در فوتبال آلمان انجامید می گوید:«قبل از آمدن به ایران مدرس فوتبال مدرن بودم . به عنوان یک شرقی کار مثبتی در آلمان انجام داده بودم و مربیانی مثل یورگن کلاپ -سرمربی فعلی دورتموند- از 1000 کیلومتر آن طرف تر می آمدند و سر کلاس من می نشستند . وقتی روزنامه های آلمانی دلیل پذیرفتن مربیگری ترکیه اسپور را از من جویا شدند گفتم من در فوتبال ایران منزوی شدم. اگر ترکیه اسپور را از سقوط نجات بدهم ثابت کرده ام که هنوز هم مربی خارق العاده ای هستم در غیر این صورت من یک مربی از خود راضی هستم.»

موفقیت فروتن در لیگ منطقه ای آلمان بازتاب قابل توجهی در نشریات آلمانی داشته. بعد از تمجید مجله معتبر کیکر، فروتن در گفت و گو با مجله فوتبال هفته گفت :«من آمده ام تا این سه بازی را ببرم و خواست طبیعی ما برد در سومین بازی است .» این مجله در دیگر تیترهای خود پس از بقای ترکیه اسپور آورد:«ترکیه اسپور جلیقه نجات پوشید » و «فروتن اجازه شلختگی به کسی نمی دهد»فروتن با توصیف اقداماتی که به موفقیت دوباره اش در فوتبال آلمان کمک کرد می گوید :«دراولین جلسه تمرین به بازیکنانم گفتم که فرصت معرفی کردن خودم را هم ندارم و باید زودتر تمرین را شروع کنیم. در دو بازی پشت سر هم تیم های دوم و سوم جدول را بردیم و در لیگ ماندگار شدیم. من همان کاری را کردم که افشین قطبی در تیم ملی نکرد .»برای فوتبال ایران که مربیانی مثل بهمن فروتن،احمد طوسی،علی مرزبان،عباس رضوی و محمد خاکپور را نپذیرفت،افشین قطبی یک استثناست . اینکه چرا او با ویژگی‌هایی مشابه بیشتر از دو سال در فوتبال پر رمز و راز ایران دوام آورده و حدود دو میلیارد تومان درآمد داشته است اما مربیان مذکور به توفیقی نرسیدند از نگاه بهمن فروتن تنها یک دلیل دارد :« من و امثال من مستقل بودیم و تاوانش را هم دادیم .»