خامس. ریبری. مولر. روبن. لواندفسکی. پنج مهره. پنج پست. پنج ایستگاه جلویی چینش چهار دو سه یک یوپ هاینکس. گروه پنج حمله کننده تیم یوپ هاینکس. پنج مهره. پنج پست. پنج ایستگاه جلویی با کیفیت درجه یک پنج ستاره و خب یوپ هاینکس باید این پنج نفر را در قالب حرکت حمله ای تیم نیز با کیفیت درجه یک پنج ستاره نشان دهد!
در قالب روش حمله ی تیم و توسعه حمله و خلق موقعیت و شوت به دروازه و گل زدن و دوباره اجرای همین پروسه با کیفیت و به صورت درجه یک و مانند یک تیم پنج ستاره..
تحلیل " وقتی توپ را مالک هستیم" تیم بایرن برابر وردربرمن فرصت خوبی برای برآورد تاکتیک ها و حرکت ها و نگرش های رفتاری گروه پنج نفره به دست می دهد. فرصت خوبی برای برآورد نیازها و توانایی ها و کیفیت این واحد پنج نفره. فرصت خوبی برای نمره دادن به کیفیت تهاجمی تیم فارغ از چهل و چهار گل زده در نوزده بازی. پس بیایید تحلیل کنیم و برآورد نماییم و این تحلیل و برآورد را به دو بخش با دو نوع رفتار و نگرش تقسیم کنیم. یک بخش وقتی بازی مساوی یا همراه با برد بایرن بود و یک بخش وقتی حریف تیم برنده زمین بود. یک بخش برابر دفاع نیمه بسته وردربرمن. یک بخش برابر دفاع بسته وردربرمن و خب هاینکس برای هردو بخش اصول و تعاریفی داشت..
بخش اول. بازی برابر دفاع نیمه بسته وردربرمن. بازی کردن و حمله کردن در وضعیت سفید. وقتی همه چیز آرام بود و حریف هم تصمیماتی برای گل زدن داشت. به طور اختصاصی در بیست و چهار دقیقه اول. به صورت کاملا واضح و آشکار حمله کردن در این بخش برای بایرن روی دو بازیکن استوار بود. ریبری و روبن. دو وینگر تیم. اما با تفاوت هایی وسیع و مهم. تفاوت حضور روبن به عنوان حمله کننده ای مشخص و حضور ریبری به عنوان مرد همه کاره حمله کننده پنهان. چگونه؟ ابتدا از روبن آغاز کنیم.
با بالا رفتن سن روبن بایرن با مسئله کاهش فانتزی وی مواجه بوده و این مشکل در اولین قدم نام روبن را از لیست بازیکنان ساختارشکن تیم حذف نموده است. وقتی شما بازیکن ساختارشکنی نیستی یعنی نمی توانی با یک حرکت یک برتری ویژه و پررنگ ایجاد کنی و خب بیشتر در مورد روبن و منطقه بازی اش این ساختارشکنی به شکل یک استارت پا به توپ سی چهل متری و عبور از خطوط و مجموعه ای دفاعی از حریف و ضربه به دروازه تعبیر می شود. پس هاینکس برای حل این مسئله و عبور موفقیت آمیز از این چالش از تکنیک " بدل زدن" استفاده نموده است. از تکنیک اتحاد اضداد هگلی. اگر روبن تا پیش از این شعاع حرکتی برایش تعریف نمی شد و آزادانه جست و خیز می کرد از این به بعد برایش طول و عرض مشخص در رفت و آمد در نظر گرفته شده است. اگر روبن تا پیش از این در قالب تاکتیک های فردی تفهیم وظیفه و کارکرد می شد از این به بعد وظیفه اصلی وی, نقش اصلی وی در قالب تاکتیک های گروهی و ترکیب سازی تهاجمی در نظر گرفته شده است و خب همانطور که در بازی با وردربرمن مشخص بود اعمال این تغییرات که در دوره جدید هاینکس به مرور در حال جا افتادن است باعث فعالیت مداوم و توسعه گر روبن در شکستن پست ها و ایستگاه ها به جای شکستن ساختار شده است و بله این یعنی عبور موفقیت آمیز از یک چالش و تکنیک " بدل زدن" . این یعنی استفاده از توانایی فانتزی هنوز به جا مانده روبن و تلفیق آن با ایجاد ترکیب های متعدد و پرتعداد با مولر و لواندفسکی و ایجاد برتری در منطقه های کوچک و ایستگاه های یک نفره حریف. تلاش برای ترکیب سازی و تلاش برای ترکیب سازی و تلاش برای ترکیب سازی و اجرای یک و دو ها و نفوذ های متعدد. این تعریف جدیدی است که روبن را در بازی با وردربرمن به عنوان یکی از دست های حمله ای تیم هاینکس نشان می داد.
در سوی دیگر ریبری قرار داشت. دست دیگر حمله ای تیم هاینکس و البته کاملا با روش بازی متفاوت تری نسبت به دست دیگر. در واقع رفتارهای حمله ای ریبری در بازی با وردربرمن را به سه صورت می توان توضیح داد. اول استفاده مستقیم و آشکار از توانایی وی در قالب ساختارشکنی و ایجاد برتری ویژه برای تیم. توانایی مانند یک مجموعه دریبل. توانایی مانند یک پاس نمره پنج. توانایی مانند در این بازی خاص دبل پوویت شدن با خامس و نفوذ موقعیت ساز. دوم استفاده غیرمستقیم و پنهان از توانایی وی در قالب حرکت مخفیانه بین خطوط و فعالیت مداوم در نقطه کورهای سازمان دفاع حریف و اضافه شدن به زوج های سه گانه روبن_ مولر_ لواندفسکی جهت خلق مثلث و خب تمام این آنارشی حرکتی و آزادی سیستماتیک کاملا با قدرت بازی خوانی خود ریبری و بدون نیاز به جابه جایی با پست یا فردی دیگر صورت می گرفت. سوم بازی هوشمندانه در موقعیت های شلوغ و پرتراکم در پشت سازمان تهاجمی خودی و خطوط حریف جهت توپ های دوم و موج دوم و تزریق مداوم فشار برای شکستن حریف با محاصره تنگ و شدید. خب پس از توضیح سه رفتار ریبری در زیرمجموعه گروه پنج حمله ای بایرن بهتر است پرونده وی را با ذکر یک نکته یا یک نیاز ببندیم. با توجه به فعالیت مداوم ریبری در حیاتی ترین نقاط دفاعی حریفان و امکان پرس شدن چند به یک که از قابلیت وی می کاهد نیاز مبرم است که یوپ هاینکس به فکر طراحی بازی " تاکتیک نفر دوم" برای ریبری و نزدیک به ریبری بیوفتد. تاکتیک نفر دوم به شکل اینکه همیشه و همه جا در نزدیکی ریبری صاحب توپ یک ایستگاه زده شود. تاکتیک نفر دوم شکل اینکه همیشه و همه جا از نزدیکی ریبری صاحب توپ یک ایستگاه حرکت فرار به عمق سریع را ترتیب دهد.
اکنون نوبت قدم دوم, نوبت استراتژی دوم, نوبت بخش دوم است. بخشی, استراتژی, قدمی که در آن بایرن باید برابر دفاع بسته وردربرمن بازی می کرد. بازی در وضعیت قرمز و خب در این مرحله کار به مراتب تیمی تر و تاکتیکی تری به نمایش گذاشته شد و خب ین تیمی تر و تاکتیکی تر برای هاینکس با الهام از روشی بود که کونته با ایتالیا در یورو فرانسه از آن رونمایی کرد. از آن به عنوان روشی برای فشار وارد کردن و تراکم داشتن برابر سیستم بسته و متراکم حریف و البته به عنوان یک تیم سراپا حمله کننده حواست هم به این است که ضدحمله نخوری. فن بدل نخوری..
تیمی تر و تاکتیکی تر و با فشار وارد کردن و با تراکم داشتن و با حفظ تمرکز و سازمان در دفاع کردن با روش بازی دو خطه. دو خط پنج نفری. یک پنج نفر طراح. ایستگاه های عقب زمین. یک پنج نفر تمام کننده. ایستگاه های جلوی زمین. خط پنج نفر اول در عرض و عقب توپ و مالک توپ. خط پنج نفر دوم در یک خط عرضی روی آخرین دیوار دفاعی حریف در پنج محور طولی زمین و آماده دریافت پاس بلند پشت دفاع از خط اول و حرکت عمقی بازیکن حاضر در محور طولی. ایده ای تیمی تر و تاکتیکی تر و با فشار وارد کردن و با تراکم داشتن و با حفظ تمرکز و سازمان در دفاع کردن و خب به گل جبران مولر دقت کنید. گل برآمده از این ایده. گروه پنج حمله ای در یک خط عرضی و در پنج محور عمقی. خامس و ریبری و لواندفسکی و مولر و روبن و پاس بلند پشت دفاع از بواتنگ به محور عمقی مولر و زدن گل مساوی و خارج کردن بازی از وضعیت دفاع بسته وردربرمن.
مسئله کاملا روشن است. پنج بازیکن با کیفیت درجه یک پنج ستاره در پنج پست جلوی بایرن قرار داشتند. مسئله کاملا روشن است. یوپ هاینکس به درستی و با تعیین آدرس های دقیق برای بازی هجومی کردن از آنها یک گروه پنج حمله ای, یک واحد پنج حمله ای ساخته است. با تعیین آدرس های دقیق هجومی و با ساخت یک یونیت پنج نفره در تمام وضعیت های تاکتیکی. وضعیت دفاع باز. دفاع نیمه بسته. دفاع بسته. در تمام وضعیت های تاکتیکی. وضعیت قرمز. زرد. سفید. و خب احتمالا نیازی به این نیست که باز بگوییم مسئله کاملا روشن است چون گروه ساخته شده هاینکس برابر وردربرمن در هر سه وضعیت قرار گرفت و از هر سه وضعیت برنده بیرون آمد. با آدرس های دقیق برای بازی کردن. با گروه پنج حمله ای و با کیفیت و درجه یک و پنج ستاره بودن آن.