یادداشت؛ آیا دوران لوو به سر رسیده؟

با حذف آلمان در بازی های یورو 2016 آینده یوآخیم لوو در هاله ای از ابهام قرار گرفته است.   

تیم ملی آلمان بعد از قهرمانی که در جام جهانی کسب کرد با خداحافظی چند بازیکن کلیدی خود مواجه شد. لام، مرتسساکر، و میرو کلوزه از تیم ملی خداحافظی کردند تا آلمان سه مهره کلیدی خود را از دست دهد. آلمان بعد از مسابقات جام جهانی طی بازی های دوستانه ای که به میدان می رفت کاملا متزلزل ظاهر شد و کاملا جای خالی سه مهره های کلیدی خود را بیش از پیش حس می کرد. ژرمن ها از بازی دوستانه با آرژانتین که درخاک خودی 4 گل خوردند دوران پسا جام جهانی را شروع و استارت خود را برای مسابقات یورو 2016 زدند. در مسابقات دوره مقدماتی یورو بازهم همین خلا مهرهای کلیدی در تیم ملی آلمان به خوبی حس می شد، آلمان ها که در گروه خود حریفان نه چندان قدرمندی را داشتند به سختی در بعضی از بازی های از سد حریفان خود می گذشتند و برخلاف انتظار همه با قدرت به مسابقات یورو 2016 صعود نکردند. از همین جا بود که فشارات و انتقادات و در پی آن زنگ خطر برای فوتبال آلمان و از همه مهمتر برای یوآخیم لوو به صدا در آمد تا جایی که برخی از بازیکنان قدیمی لوو یعنی بالاک و دیگر بازیکنان علیه لوو جبهه گرفتند. تیم ملی آلمان طی روند آماده سازی خود برای بازی های یورو 2016 هنوز متزلزل در برخی از بعضی ها نشان می داد و هنوز لوو جانشین مناسبی برای فیلیپ لام و از همه مهمتر برای میرو کلوزه پیدا نکرده بود.

ینس نووتنی درمورد همین موضوع چندی پیش اظهار نظری کرده بود که معتقد بود:

”
اکنون با وجود امکانات بسیاری که در آلمان وجود دارد، من نمی فهمم که چرا در تیم های زیر 19 سال و زیر 17 سال ما بازیکنی که در دفاع کنار مهارت داشته باشد ساخته نمی شود.
“
ژرمن های در بازی های دوستانه خود قبل از بازی های یورو 2016 مقابل چند حریف قدرتمند تن به شکست دادند تا لوو بیش از همه خطر را احساس کند. بازیکنانی که لوو برای مسابقات یورو 2016 انتخاب کرده بود با انتقادات زیادی همراه بود به ویژه در فاز هجومی تیم جایی که ماریو گومز و ماریو گوتزه نه چندان آماده توسط لوو انتخاب شدند. آلمان ها از روز اول در بازی برابر اوکراین به رغمی که بازی را به سود خود تمام کردند با صلابت ظاهر نشدند و انتقادات زیادی از همان بازی به لوو شکل گرفت که مهمترین آن ها میشائیل بالاک کاپیتان اسبق آلمان ها بود.

بالاک درباره ی همین بحث در مورد لوو گفته است:

”
آلمان کمی از شخصیت و هویت خود را گم کرده است. تیم به خوبی توپ را تا دروازه حریف حمل می کند اما به گل نمی رسد. زیبا بازی کردن خوب است اما گاهی اوقات باید فقط به بردن فکر کرد.

“
در واقع چیزی که بسیاری از طرفداران آلمان را طی این مسابقات نگران کرده بود خط حمله ی نه چندان با صلابت این تیم با حضور ماریو گومز و گوتزه بود. این موضوع وقتی پر رنگ تر شد که هرچقدر از بازی های یورو می گذشت که هواداران این تیم ضعف گلزنی در تیم را احساس می کردند. یکی دیگر از انتقادات لوو برنامه این مربی برای گلزنی بود. برنامه ای که مبتنی به بازی از جناحین و در پی آن اور لب از کنارین بود. از همان بازی اول به خوبی همین تاکتیک لوو مشخص بود. از 7 گلی که ژرمن ها در این مسابقات یورو به ثمر رساندند 4 گل آن ها از روی ضربات شروع مجدد و اورلب بود این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که لوو پلن دومی برای تیم خود آن طور و شاید ندارد و طی بازی هایی که تیمش به مشکل می خورد نمی تواند پلنی دیگری را به رغم داشتن ستاره های متعدد تیمش به اجرا در آورد. درست در بازی برابر فرانسه که دیدیه دشام با گذاشتن موسی سیسوکو و دیمتری پایه با دوندگی و جندگی های بی امان در کنارین عملا جناحین تیم ملی آلمان را گره زده بود. در واقع یوآخیم لوو به این شهره گرفته است که هروقت تیمش در تورنمنت رسمی عقب می افتد نمی تواند تیمش را برگرداند و به مشکل می خورد. بازی هایی که تیم لوو در تورنمنت های مختلف حذف شده به خوبی نشان می دهد که لوو پلن دیگری وقتی تیمش به مشکل می خورد ندارد به عنوان مثال از بازی برابر ایتالیا، تا لهستان و فرانسه در همین جام. تیم لوو هروقت در یک تورنمنت عقب افتاده بازی را واگذار کرده است از بازی برابر همین فرانسه تا یوروی دوره قبل برابر ایتالیا، نیمه نهایی جام جهانی برابر اسپانیا، باحت یک صفر دور گروهی برابر صربستان تا فینال یورو 2008 برابر تیم ملی اسپانیا که همه ی این ها به خوبی نشان می دهد لوو همیشه با پلن دیگر تیمش مشکل داشته است و به سختی می تواند بازی عقب افتاده را جبران کند.

یکی دیگر از ناکامی های تیم ملی آلمان در این دوره از مسابقات عدم درخشش توماس مولر در خط حمله بود. این موضوع زمانی اهمیت پیدا می کند که وقتی دو بازیکن دیگر یعنی گوتزه و گومز هم زیاد درخششی نداشتند، مولر می توانست بسیار به تیم کمک کند. توماس مولر در این دوره از مسابقات فقط توانست یک پاس گل بدهد و هیچ گلی نتوانست به ثمر برساند. از هفت گلی که تیم  ملی آلمان در این دوره از مسابقات یورو زد فقط یک گل از آنها محصول 3 مهاجمان نه چندان آماده ژرمن ها یعنی گوتزه، گومز و مولر بود که به خوبی ضعف خط حمله تیم ملی آلمان را نشان می دهد. جالب است که خط دفاعی آلمان موثر تر از مهاجمین این تیم ظاهر شده اند.

شوآینشتایگر دیگر بازیکن ناکام تیم ملی آلمان در این دوره از مسابقات بود که شاید لوو با توجه به مصدومیت های پی در پی این بازیکن و عدم آمادگی او در منچستریونایتد شاید باید کمتر روی او حساب باز می کرد و یا حتی او را دعوت نمی کرد. شوآینشتایگری که حالا به تنهایی رکوردار بازی در بازی های یورو است در بازی برابر فرانسه نشان داد دیگر به آخر خط رسیده و باید فکر خداحافظی از تیم ملی آلمان را در سر بپروراند.

اگرچه یوآخیم لوو 10 سال با این تیم کار کرده است اما قانونی در فوتبال وجود دارد که آن هم این است گاهی وقت ها تنوع به داد تیم می رسد درست مثل ویسنته دل بوسکه در تیم ملی اسپانیا که استفعا داد تا تیم ملی اسپانیا روج جدیدی را بگیرد و شاید همین سناریو دقیقا برای یوآخیم لوو اتفاق افتاده است که شاید زمان انقضای لوو به سر رسیده و تیم ملی آلمان باید با داشتن سرمایه های زیاد خود در مربیگری مربی جدیدی را روی کار آورد تا این تیم روح تازه ای و تفکر جدیدی را بگیرد.

به قلم فربد ورزنده

منبع