طلسم شکست ناپذیری ایتالیا به اندازه در روح و باور ژرمن ها فرو رفته بود که خروج از آن کار را به ضربات پنالتی کشاند، هرچند که ایتالیا به کمک کونته به حریف بسیار سرسختی تبدیل شده بود ولی ابزارهای لوو و سرمربی لاجوردی پوشان تفاوت بسیار داشت.
اگر فقط نام ایتالیا نبود به نظر می رسید ژرمن ها کار را در 90 دقیقه به سادگی به پایان می رساندند ولی فشار روانی و هدف یا اکنون یا هیچوقت اجازه نداد که تیم لوو آنچنان که باید از بضاعت خود به درستی استفاده کند و به اجبار یوناس هکتور بود که صعود را از زیر دست های بوفون بیرون کشید. ولی فارغ از این بحث ها ایتالیا به مدد نامش و سرمربی خود به سدی بسیار سخت تبدیل شده بود که شکستن آن تنها به کمک دست های مانوئل نویر و قهرمان جهان محقق می شد. اما چطور اینبار ژرمن ها توانست اند نفرین لاجوری را به سکوی برتری و صعود خود تبدیل کنند و نقطه در پایان ناکامی خود برابر حریف سنتی خود قرار بدهند.
فوتبال ژرمنی
این جمله رو شنیده ایم که سبک بازی تیمی به حریف خودش نمی چربد موضوعی که مصداق بارز آن فوتبال آلمان در برابر ایتالیا است، آلمانها در شرایط خوب خود هم نتوانسته بودند ایتالیا را شکست بدهند موضوعی که یکی از دلایل آن ناکارامدی سیستم آلمان در برابر آتروزی بود، اما از 2010 به این سوی ژرمنها ابزارهای خود را توسعه دادند به حدی که امروز جلودار تاکتیک های نوین و سنبل فوتبال مدرن شناخته می شوند، آنها به نظم فوتبال خود هنر خلاقیت و تکنیک فردی را افزوده اند و این بسته جدید به اندازه ای توانا شده که می تواند به اولین تیمی تبدیل شود که در آمریکای جنوبی ممنوعه قهرمانی را در مسیری که میزبان صاحب نام هم لگد مال می شود بر بالای سر برد. ولی در آن سوی فوتبال ایتالیا تفاوتی نکرده و تنها روشهای استحکام بخشی خود را افزون کرده و در این هم آوردی دوباره با سیستم قدیمی خود به سراغ حریفی می رود که نام آلمان را بر خود دارد اما باتعریف جدید فوسبال نا آشناست.
دست های پنهان و بازی همیشگی
اصرار بر اجرای یک تاکتیک به خودی خود بد نیست به خصوص اینکه بدانی راه موفقیت از آن به دست می آید اما موضوعی که خود را در پس این ماجرا پنهان می کند پاسخ به سوال است : آیا تاکتیک بلوغ کافی را دارد یا اینکه تغییر آن فراهم نیست؟ ایتالیا بر روی سبک خود پافشاری می کند که البته در گذشته مزد آن را هم دیده است اما پرسش مهم در جام 2016 اینست که آنها برای تنوع دادن به بازی خود دلیلی ندارن یا ابزارهای کنته به او اجازه گزینش راه های دیگری را نمی دهد، ایتالیا با هر توان و قدرتی، بازی قابل پیش بینی ارایه می کرد و راه کار حریف شناخت روش مقابله با آن بود چیزی که ژرمن ها فرصت کافی برای فکر کردن به آن را داشتند. اما آلمان در دستان یوآخیم او ابزارهایی قرار داده بود که تنها لازم بود به موقع انتخاب شوند.
بهای سرسختی
ایتالیا در یک هشتم با نسخه ضعیف شده حریف آینده خود دیدار کرد، مبارزه ای که در کنار فشار به تیم کنته آنالیز دقیق تر سیستم او را برای عقاب های اروپا فراهم کرد، کنته در بازی حدفی به مصاف اسپانیایی رفت که شکست دادن آن به صد در صد توان تیم او بستگی داشت و جای اشتباهی را خالی نمی گذاشت حال اینکه در آن سوی ژرمن ها با تجربه خود نیازی به هزینه بی مورد برابر حریفان خود نداشتند.
قهرمان دنیا
بازی با قهرمان دنیا از هر نگاهی سخت می باشد و در کنار تمام بحث های روحی نیاز به اعتماد به نفس کافی دارد، آلمان پس از گذشت 24 سال قهرمانی چهارم خود را به خانه برد و به دوره نائب قهرمانی و ساق دوشی خود پایان داد و در بالای رفیع ترین نقطه افتخار فوتبال دنیا ایستاد، حال زمانی که تیمی می تواند بالاترین کیفیت بهترین شود چندان دور از دست نیست به طلسم های خود نیز پایان بخشد، اگر در آن سوی میدان تیمی به مدد تاریخچه پیروزی خود برگ برنده در دست دارد در این سمت هم قهرمان دنیا ایستاده است، قهرمانی که باید برای شکست دادن آن بیش از توانت بازی کنی
منظم مثل آلمان
شهرت های آلمان بسیار است، ماشین های لوکس و برندهای مشهور، پشتکار وسخت کوشی، فلسفه و ... اما در کنار اینها آلمان ها بیش از بقیه چیزها به نظم به دقت شهره هستند آنها برای رسیدن به مقصود خود همیشه برنامه ریزی را سرلوحه کار دارند و بدون دقت کاری را به مرحله اجرا نمی رساند، فوسبال پیش از شروع با توجه به شرایط جدول احتمال روبرو شدن با گربه سیاه خود را می داد و برنامه شکست آن را به اتفاقات روز بازی موکول نکرد و پیش از شروع رقابتها آن چیزی را لازم بود از خانه برداشت.
مردی به نام مانوئل نویر
اگر تیمی بداند گل را دریافت نمی کند و تنها باید برای پیروزی گل بزند چنان با آسودگی به میدان می رود که می تواند آماده کسب قهرمانی شود، زمانی که در دروازه سنگربانی مطمئن دارید که برای شما به انذازه ای پنالتی را مهار می کند که از دست رفتن سه ضربه هم خللی در صعود بازی نمی کند چه باید گفت؟
سخن آخر
شاید به نظر برسد پیروزی در ضربات پنالتی چندان مطمئن نیست و نماد برتری نیست ولی باید پذیرفت یک چهارم نهایی یورو در جایی که حریفی در برابر داری که همیشه سد قهرمانی تو شده است سخت تر از آن است که بتوان تمان داشته های تو را به خوبی نمایان کند و فشار روانی این بازی به حدی بالاست که بهترین مدافع حال حاضر جهان هم مرتکب اشتباه آماتوری می شود.
آینده
باید گفت زمانی که طلسمی می شکند دیگر افسون شده نیست و راهی است که گشوده شده است و بنابراین پس از این به نظر می آید ایتالیا سد همیشگی فوتبال آلمان نخواهد بود و مانشافت نیاز نیست جدا از تلاش برای برد در زمین لازم باشد با ذهن خود هم بجنگد.
مقاله بسیار مفید و زیبایی بود. ولی نکاتی به ذهنم در مورد بازی ایتالیا به نظرم وجود دارد
بازی خوب هوودس نباید فراموش شود او یک سر زن قهار و مدافعی باهوش است
بواتنگ در مجموع عالی بوده ولی امان از اشتباهات بچه گانه گاه و بیگاهش
ناتوانی المان ها در جنگ روانی همچنان مشهود است که امیدوارم برطرف شود
دوستان امره چان و سانه ذخیره هایی خوب هستند که متاسفانه در دو بازی قبل از ایتالیا باید مورد استفاده قرار می گرفتند مخصوصا حالا وه مصدوم داریم
نکته آخر همان طور که تورس قاتل آلمانی هاست ژیروید فرانسه هم قاتل نویر است متاسفانه فقط هاملز حریفش بود که با غیبت این مدافع با ارزش مشکل خواهیم داشت
در آخر شواینی و مولر واقعا شرم آور پنالتی زدند انگار نه انگار با تجربه هستند.