وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

دیکشنری بوندسلیگا

آشنایی با کلمات و اصطلاحات آلمانی در بوندسلیگا.  

A

Abseits - آفساید

Abstaubertor - گل زده شده از موقعیت های مرده

Abstieg - سقوط

Abstiegszone - منطقه سقوط

Abwehr - دفاع

Abwehrreihe - خط دفاعی

Achter - بازیکن پست 8، هافبک باکس در باکس

Die Adler - عقاب ها: لقب تیم آینتراخت فرانکفورت

Die Alte Dame - بانوی پیر: لقب تیم هرتا برلین

Angriff - حمله

Angstgegner - تیم ترسناک

Anpfiff/Anstoß - آغاز بازی

Aufstieg - ترفیع

Ausputzer - سوییپر

Außenstürmer - وینگر

Außenverteidiger - دفاع میانی

auswärts - خارج از خانه

Auto City club - لقبی که گاهی به تیم وولفسبورگ داده می شود، این به دلیل مالک آنها شرکت خودروسازی فولکس واگن است.

B

Baden-Württemberg derby - دربی که بین تیم های منطقه Baden-Württemberg صورت می گیرد.

Ballbesitz - مالکیت

Bananenflanke - ضربه موزی شکل

Bank - نیمکت تعویضی ها

Beinschuss - لایی

Betzenberg/Betze - لقب ورزشگاه تیم کایزراسلاترن

Bökelbergstadion - ورزشگاه پیشین تیم بروسیا مونشن گلادباخ، آنها در فصل 2004/2005 به ورزشگاه بروسیا پارک آمدند.

Die Breisgauer - لقب تیم فرایبورگ

mit breiter Brust - با اعتماد به نفس

Bruchweg Boys - نام مستعاری که به بازیکنان آن زمان ماینتس لویس هولتبی، آندره شورله و آدام زالای داده شده بود. آنها هنگام گلزنی در فصل 2010/11 همانند یک گروه موسیقی راک خوشحالی می کردند. Bruchweg نام استادیوم سابق ماینتس است.

Bundestrainer - لقبی که به سرمبی تیم ملی آلمان داده می شود.

BVB - لقبی که به صورت معمول به تیم دورتموند گفته می شود.

C

Cannstatter Kurve - جایگاه طرفداران خانگی تیم اشتوتگارت در مرسدس بنز آرنا.

Der Club - لقب تیم نورنبرگ

Coachingzone - منطقه تکنیکی

D

Dahoam - often used in the phrase 'Finale Dahoam', literally 'home final', which refers to FC Bayern München's ill-fated 2012 UEFA Champions League final on home turf against Chelsea FC

Dauerkarte - بلیط فصل

Dinos - لقبی برای تیم هامبورگ به معنای دایناسور ها.

Doppelpack - زدن دو گل در یک بازی.

Doppelpass - یک دو کردن.

Dribbeln - دریبل

Dritte Liga - لیگ دسته سوم آلمان.

Drücken Sie die Daumen! - دست به دعا بودن!

E

Ecke/Eckball - ضربه کرنر

Eckfahne - پرچم کرنر

Ehrentreffer - گل تسلی بخش

Eigentor - گل به خودی

Einwurf - پرتاب

Elfmeter - پنالتی

Elfmeterpunkt - نقطه پنالتی

Endspiel - پایانی

Endstand - نتیجه پایانی

Englische Woche -از نظر لغوی به معنی "هفته انگلیسی می باشد. این اصطلاح به هفته ای گفته می شود که تیم در میانه هفته نیز بازی دارد، چرا که در انگلستان این طور است.

Eröffnungsspiel - اولین بازی فصل بوندس لیگا که بین مدافع عنوان قهرمانی و یکی از 17 تیم دیگر برگزار می شود. از فصل 2002/2003 این بازی در جمعه عصر برگزار می شده است.

Ersatzspieler - تعویض

Erzrivale - رقبای سخت و یا سنتی. مانند بایرن مونیخ و دورتموند.

F

Fahrstuhlmannschaft - تیم یویو ای، تیمی که به صورت مرتب از دسته پایین تر به دسته اول و دوباره به دسته پایین تر می رود.

Fallrückzieher - ضربه دوچرخه ای

Flanke - ارسال

Die Flingeraner - اسمی برای احترام به شروع فروتنانه دوسلدورف در فلینگرن.

Die Fohlen - کره اسب ها: لقبی که به تیم بروسیا مونشن گلادباخ گفته می شود.

Freistoß - ضربه آزاد

Freundschaftsspiel - بازی دوستانه

Fußballplatz - زمین فوتبال

Fußballverein - باشگاه فوتبال

G

Gastgeber - تیم میزبان

Gegenpressing - سبکی از فوتبال که در آن پرس شدید پایه اصلی است.

Gegner - حریف

Die Gelbe Wand - دیوار زرد، بخش جنوبی ورزشگاه دورتموند.

Gesperrt - محروم

die Grün-Weißen - لقبی برای تیم وردربرمن به معنای سفید و سبز.

Gelsenkirchen - شهری صنعتی در قسمت جنوبی راین.

Grätsche - تکل

H

Hackentrick - پاس پشت پا

Halbes Hendl - جوجه نیمه سرخ شده، غذای معروفی که در باواریا و در جشن معروف اکتبرفرست سرو می شود.

Halbfinale - نیمه نهایی

Halbzeit - نیمه اول

Heim - خانه

Herbstmeister - قهرمان نیم فصل اول

Hinrunde - نیم فصل اول بوندس لیگا

Hinspiel -بازی اول یک بازی رفت و برگشتی.

Humba - خوشحالی پس از بازی که با بازیکنان و طرفداران انجام می شود. معمولا بازیکن کلیدی تیم برنده با میکروفون طرفداران را به وجد می آورد(خوشحالی بایرنی ها پس از پیروزی مقابل پورتو در فصل پیش لیگ قهرمانان).


I

Innenverteidiger - دفاع وسط


J

Joker - بازیکنی که به صورت تعویضی وارد می شود و گل می زند.

K

Kader - ترکیب

Karte - بلیط یا کارت بازی.

Kiezkicker - لقبی برای تیم سنت پائولی

Kraichgauer - لقبی برای تیم هوفنهایم.

Der Klassiker - الکلاسیکوی آلمانی بین دو تیم بروسیا دورتموند و بایرن مونیخ.

Die Kleeblätter - برگ شبدر

Knipser - دریافت کننده گل

Kohlenpott - منطقه ای صنعتی در روهر که به دلیل معادن فراوان معروف است.

Die Königsblauen - آبی های سلطنتی، لقب تیم شالکه.

Kopfball - ضربه سر

Die Knappen - معدنچی ها، لقب دیگر تیم شالکه که کمتر استفاده می شود.

Die Knappenschmiede - لقبی که به آکادمی معروف تیم شالکه گفته می شود.

L

Latte - دیرک

Länderspiel - بازی ملی

Leo - اصطلاحی که یک هم تیمی هنگامی که می خواهد توپ به حرکت خودش ادامه دهد به هم تیمی دیگرش می گوید.

Die Lilien - بوندس لیگایی های جدید یعنی دارمشتات.

Linienrichter - خط نگه دار

Die Löwen - شیر ها، لقب تیم آینتراخت برانشوایگ و مونیخ 1860.

lupenreiner Hattrick -سه گل توسط یک بازیکن در یک بازی زده می شود.

Lupfer - پاس چیپ

M

Manndeckung - من مارکینگ(نشانه گذاری بازیکنی توسط بازیکن تیم حریف)

Mannschaft - تیم

Mauer - دیوار

Meisterschale - جام بوندس لیگا که به تیم اول پس از 34 بازی داده می شود.

'Mia san mia' - شعار تیم بایرن مونیخ به معنی 'ما همانیم که هستیم'.

Mittelkreis - دایره میانی زمین

Mittellinie - خط میانی زمین

N

Nachspielzeit - وقت اضافه

Die Nationalmannschaft - تیم ملی آلمان

Die Nationalelf - تیم ملی، یازده نفر ملی

Neuzugang - خرید جدید

Niederlage - شکست دادن

Die Nullfünfer - لقب تیم ماینتس

Nord-Süd Duell - دوئل شمال و جنوب بین هامبورگ و بایرن مونیخ.

Nordderby - دربی نورد یا دربی شمالی بین دو تیم وردبرمن و هامبورگ.


O

Ordner - مباشر


P

Parade - سیو

Platzverweis - اخراج از زمین

Pokal - جام حذفی آلمان


Q

Querpass - توپ مربع شکل

R

Raumdeckung - مارک کردن منطقه ای

Raumdeuter - کلمه استفاده شده توسط توماس مولر برای توصیف سبک خاص بازی اش.

Regionalliga - چهارمین لیگ فوتبال آلمان شامال باواریا، شمال جنوب غربی و شمال شرقی.

der Rekordmeister - رکورد داران قهرمانی(بایرن مونیخ)

Remis - تساوی

Rote Laterne - تیم های نیمه پایینی جدول

Die Roten - قرمز ها

Revierderby -دربی بین دو تیم همسایه شالکه و دورتموند.

Die Rothosen - لقب تیم هامبورگ به معنی قرمز های کوتاه.

Rückrunde - نیم فصل دوم بوندس لیگا

Rückspiel - بازی دوم در یک بازی رفت و برگشتی

Rückstand - کمبود

S

Schadenfreude - کلمه آلمانی که به معنی لذتی از ناکامی دیگران است.

Die Schanzer - لقب تیم اینگول اشتات

Schiedsrichter - داور

Schlenzer - شوت سرکش از راه دور

Schlusspfiff - سوت پایان

Die Schwarz-Gelben - مشکی و زرد ها؛ لقب تیم بروسیا دورتموند

Scorer - کلمه به معنی شمارش مجموع گل ها و پاس گل ها است.

Sechser - هافبکی که در پست 6 بازی می کند.

Sieg - پیروزی

Sonntagsschuss - ضربه دیدنی

Spielfeld - زمین بازی

Spielplan - برنامه بازی ها

spitzeln - پا به هم زدن

Stadtrivale -به معنای رقبای همشهری، البته می تواند به رقبای همسایه هم نیز گفته شود. مثلا بروسیا دورتموند و شالکه.

Stammplatz - جایگاه عادی در ترکیب آغازین

Standardsituation - موقعیت مرده

Strafraum - محوطه جریمه

T

Tabellenführer - صدر نشین لیگ

Teamgeist - روحیه تیمی

Tor - گل

Torhüter - دروازه بان

Torjäger - دریافت کننده گل

Torjägerkanone - جایزه توپ شکل که به آقای گل بوندس لیگا در انتهای فصل اهدا می شود.

Torschützenkönig - آقای گل در پایان فصل

Torwart - دروازه بان

Treffer - گل

Tribüne - جایگاه

Trikot - لباس

Turnier - تورنمنت

tunneln - لایی زدن


U

Umkleidekabine - رختکن

Unentschieden - تساوی

ungedeckt - آزاد، مارک نشده


V

Verlängerung - وقت اضافه

Verteidiger - مدافع

Verwarnung - احتیاط

Vizemeister - نایب قهرمان

Vorstopper - دفاع میانی

W

Weitschuss - شوت از راه دور

Die Werkself - لقب تیم بایر لورکوزن

Wiesn - واژه باواریایی اکتبرفرست

Winterpause - تعطیلات میانه فصل بوندس لیگا که تقریبا یک ماه طول می کشد.

Die Wölfe - لقب تیم وولفسبورگ به معنی گرگ ها.

Wunderkind - بازیکن جوانی که باعث شگفتی می شود.

X/Y/Z

Zehner - بازیکن پست 10، هافبک تهاجمی که پشت مهاجم بازی می کند

Zuschauer - تماشاگران

zu Hause - در خانه

Zweikampf - نبرد تن به تن

Zweite Liga - بوندس لیگا 2، لیگ دسته دوم فوتبال آلمان

 

منبع

نظرات 3 + ارسال نظر
mo پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 15:48

Wüs╬enfuchs پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 16:18

آقا خدا قوت , خوندن همش صبر ایوب میخواد چه برسه به ترجمه... !
البته جسارتا"بنظرم چند تا ش اصلاح بشه بهتر میشه :
Aufstieg- صعود
Außenverteidiger- دفاع کناری
Ersatzspieler -بازیکن تعویضی
Hin...- رفت
Niederlage- شکست
Querpass -پاس مورب
Die Rothosen - لقب تیم هامبورگ به معنی شلوارقرمزها
Rück- برگشت
Rückstand - عقب بودن در نتیجه
Standardsituation -شروع مجدد یا ضربه ایستگاهی
Verwarnung - اخطار, کارت زرد
Vorstopper- مدافع جلوزن

فرید پنج‌شنبه 29 بهمن 1394 ساعت 19:13 http://afsonemah.com/

عالی باید یه کلمه رو به حرف F اضافه کنید:
Fußballgott این اصطلاح در ژورنالیسم ورزشی و فوتبال، به دو معنی مختلف به کار می رود: اشاره به بازیکنان (و گاهی اوقات مربیان فوتبال) که”بازی خدای گونه ای انجام می دهند.بنا به ادعای خبرنگاران ورزشی یا عمومی.”[۱] هر نوع موفقیتی در زمین فوتبال(مثلاً، معجزه برن(قهرمانی غیر منتظره تیم ملی آلمان در جام جهانی ۵۴ به میزبانی سوئیس) و گلر آلمان در آن جام تونی تورک)[۲] معنای دوم معمولا به شرایط عاطفی چون بی قدرتی( ناتوانی) اطلاق می شود و یا زمانی که از روی طعنه بیان می شود، می باید هر” نمونه بالایی از سطح متافیزیکی فوتبال را که فراهم کننده پیروزی مشخصی است، را شامل شود.”

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد