غروب تدریجى خداى فوتبال مونیخى

 

خداى فوتبال و هویت باشگاه از عناوینى هستند که به شواینى،محبوب مونیخى ها در آلیانس آره نا داده مى شود. اما بر اساس ادعاى برخى از منتقدین، دوران بزرگى و افتخار کاپیتان مانشافت در بایرن مونیخ به پایان خود بسیار نزدیک شده است.

برخى منتقدین مدعى هستند که باستین شواین اشتایگر براى رهبرى تیمى نظیر بایرن مونیخ پبر شده است، چهره ظاهرى او نیز تا حدودى بر چنین موضوعى صحه مى گذارد،‌ به هر حال پانزده سال فعالیت حرفه اى در فوتبال، آثار خود را به نحوى بر جاى مى گذارد. در اوایل دوران حرفه اى خود شواین اشتایگر اغلب استایلى جنجالى براى خود برمى گزید، اما امروز وى به استراتژى نوگرا در زمین فوتبال تبدیل شده که بیشتر استایلى محافظه کارانه را ترجیح مى دهد.

شواین اشتایگر در گفتگویى در این زمینه گفته بود:"من مدل هاى مختلفى را امتحان کرده ام، چون تنها مایل بودم ظاهرى خوشایند داشته و مطابق مد روز به نظر رسم." البته وى از تغییر چهره و مسن تر شدن خود شاکى نیست چون “Fußballgott”(خداى فوتبال) مونیخى ها نیز نمى تواند گردش چرخ روزگار را متوقف نماید. شواین اشتایگر سى ساله به خصوص در این فصل ضعف قدرت بدنى خود را به خوبى احساس کرده و آسیب دیدگى کوچکى نیز سبب غیبت طولانى مدت وى شده است، چون براى رساندن او به شرایط ایده آل و بازى هاى حساس، بسیار بیشتر از حد مجاز به او مسکن تزریق شده است. البته شواین اشتایگر خود اعتقاد دارد که به این روش هاى درمانى عادت کرده است. حال وى از انگیزه بالایى برخوردار است و  نمى خواهد جایگاه خود را در رهبرى ارکستر قرمز مونیخى ها از دست بدهد و بهانه لازم را براى منتقدین فراهم آورد.

کندى و بى انگیزگى از جمله انتقاداتى است که در ماه هاى اخیر به شواین اشتایگر وارد شده، البته وى در دوران آغاز حرفه اى فوتبال خود که بیشتر در کناره هاى زمین حضور داشته نیز هرگز بازیکن سرعتى و پویایى محسوب نمى شده است. اما با انتقال به مرکز میدان وى بهتر توانست کمبودهاى خود را مخفى و توانایى هاى خود را نشان دهد، در آن منطقه وى با قابلیت هایى نظیر داشتن هوش بالاى بازى خوانى،‌ خنثى نمودن حمله حریف و ایجاد موج جدید حمله، خود را به استراتژیستى غیر قابل چشم پوشى براى مونیخى ها تبدیل نمود و نبض بازى تیم را در اختیار گرفت. شواین اشتایگر در جام جهانى 2014 نیز اهمیت خود براى تیم را به خوبى به اثبات رساند و به ویژه در فینال ریو هرگز قابل توقف نبود، در پایان نیز با قهرمانى در این رقابت ها به پاداش آنچه مستحقش بود رسید و به نوعى القاب او در مونیخ به رسمیت شناخته شد.

در ماه هاى اخیر تعداد مصدومیت هاى شواین اشتایگر و همچنین تردیدها نسبت به قدرت بدنى و نه کیفیت او افزایش یافته و به همین دلیل او تا حدودى رقابت داخلى در تیم را به حریفان خود واگذار نموده است، به ویژه از زمانى که ژابى آلونسو با مشخصاتى مشابه به تیم اضافه شده و با توجه به اعتماد بى حدو مرز گواردیولا به وى، این هافبک اسپانیایى پست شماره شش مورد علاقه شواین اشتایگر را به اشغال خود درآورده است. فرانتس بکن باوئر قیصر فوتبال آلمان نیز در ماه فوریه در این خصوص گفته بود:"قراردادن ژابى و شواینى درکنار یکدیگر تصمیمى بسیار تدافعى و محافظه کارانه است و براى شیوه بازى بایرن مونیخ هرگز مناسب نیست." که باید در این زمینه به بکن باوئر حق داد.

بعد از نمایش نه چندان قابل قبول شواین اشتایگر در هفته هاى اخیر و به خصوص بازى رفت مقابل بارسلونا انتظار نمى رود که دوران حضور وى در مونیخ  به طور ناگهانى به پایان رسد، بلکه جدایى وى از بایرن مونیخ روندى تدریجى خواهد داشت. سال 2016 قرارداد او با بایرن مونیخ به پایان خواهد رسید، اما بى تردید سران بایرن مونیخ به همین سادگى هویت باشگاه خود را از دست نخواهند داد و شایعات در خصوص تعویض وى با هر بازیکن دیگرى حتى آنخل دى ماریا و یا فروش او به شیاطین سرخ با واقعیت فاصله بسیار دارد.

حمایت از شواین اشتایگر براى بازیابى دوباره خود حال از اهمیت فراوانى برخوردار است، وى از لابى قدرتمندى روى سکوهاى آلیاس آره نا برخوردار است و مطبوعات آلمانى چنین موضوعى را با هدف فتح یورو 2016 توسط مانشافت بسیار مهم ارزیابى مى نمایند. شواین اشتایگر به عنوان کاپیتان فاتح این رقابت ها مى تواند با خاطره اى خوش و پیروزمندانه از سمت خود کناره گیرى نماید، البته بدون چنین موفقیتى نیز خدشه اى در جایگاه او در بین طرفداران بایرن مونیخ ایجاد نخواهد شد. شواین اشتایگر براى فتح یورو 2016 همه دردها را تحمل خواهد نمود و ممکن است به دلیل وجود فشارهاى زیاد حتى کمى مسن تر نیز به نظر رسد، اما باید قبول نمود که حتى خداى فوتبال نیز پیر مى شود. 

به قلم کریستوف کوکیس از وب سایت Goal
 

منبع