اسطوره سابق فوتبال آلمان قصد داشت یک نانوا شود که موفقیتهایش در عرصه فوتبال مسیر زندگی او را تغییر داد.
یورگن کلینزمن 30 جولای 1964 در گوپینگن آلمان متولد شد. او دومین فرزند از چهار پسر سیگفرید و مارتا کلینزمن بود و دوران ابتدایی، متوسطه و دبیرستان خود را در همان منطقه گذراند. خانواده یورگن صاحب یک نانوایی بودند و در آن کار میکردند. هرچند که او اولین قرارداد حرفهای فوتبالش را در سن 16 سالگی امضا کرد اما همچنان درس میخواند تا یک نانوا شود. وی در سال 1982 دیپلم نانوایی را در اشتوتگارت دریافت کرد اما تعجبی نداشت که وقتی مسیر فوتبال را با موفقیت طی میکرد، حرفه خانوادهاش را ادامه ندهد.
دوران حرفهای یورگن آینه علاقه همیشگیاش به تجربیات فرهنگی متنوع است؛ او در کشورهای مختلفی زندگی کرد، به کشورهای زیادی سفر کرد، با چالشهای جدیدی روبرو شد و مدام بر دانشش افزوده شد. کلینزمن با سفر به ایتالیا، فرانسه و انگلیس زبانهای دیگری را فرا گرفت و با زندگی آن کشورها آشنا شد.
کلینزمن در اروپا با همسرش دبی، یک آمریکایی که خارج از آمریکا کار میکرد، آشنا شد و پس از بازنشستگی به عنوان یک بازیکن حرفهای بعد از جامجهانی 1998 فرانسه به همراه همسرش به آمریکا رفت. آنها در حال حاضر به همراه دو پسرشان جوناتان و لیلا در کالیفرنیا زندگی میکنند.
یورگن در سال 1995 یک بنیاد خیریه با نام «آگاپدیا»، کلمهای یونانی به نام «عشق به کودکان» برای کودکان تأسیس کرد که در حال حاضر چهار پروژه را در کشورهای آلمان، بلغارستان، مولداوی و رومانی دنبال میکند.
کلینزمن بازی را در گینگن آغاز کرد. او در سن 9 سالگی توانست 106 گل در یک فصل به ثمر برساند و با زدن 16 گل در یک بازی در پیروزی 20 بر صفر مقابل تیم آیچلبرگ رکورد زد. وی از سال 1974 تا 1978 برای تیم افسی گیسلینگن بازی کرد و در این چهار سال بیش از 250 گل به ثمر رساند.
یورگن در سن 14 سالگی به پروژه نوجوانان اشتوتگارت کیکرز پیوست و قراردادی حرفهای در سن 16 سالگی بستو او اولین بازیاش را در سن 17 سالگی برای کیکرز در لیگ دسته دوم فوتبال آلمان انجام داد. وی در سومین فصل حضورش در فوتبال حرفهای با زدن 19 گل در 35 بازی به عنوان یک گلزن تمام عیار شکوفا شد.
شجاعت یورگن در گلزنی توجه باشگاههای حاضر در بوندسلیگا را جلب کرد و در نتیجه او در سال 1984 با اشتوتگارت قرارداد بست. کلینزمن در پنج فصل حضورش در اشتوتگارت به طور متوسط در هر دو بازی یک گل میزد. او در این مدت به تیمش کمک کرد که به فینال جام حذفی آلمان (1986) و فینال جام یوفا (1989) برسد. یورگن کلینزمن در سال 1988 آقای گل بوندسلیگا شد و به عنوان بهترین بازیکن سال فوتبال آلمان انتخاب شد.
او اولین بازیاش برای تیم ملی فوتبال آلمان را در سال 1987 مقابل برزیل انجام داد و به آلمان کمک کرد تا در بازیهای المپیک 1988 در سئول، کرهجنوبی به مقام سوم برسد. کلینزمن در شروع فصل 1990-1989 به تیم اینترمیلان ایتالیات ملحق شد و در این تیم زیر نظر جیوانی تراپاتونی در سال 1989 قهرمان سوپرجام ایتالیا و در سال 1991 قهرمانی جام یوفا شد.
وی فصل 1993-1992 و 1994-1993 را در تیم موناکو در لیگ یک فرانسه گذراند. آرسن ونگر هدایت این تیم را بر عهده داشت. وی در اولین فصل حضورش در موناکو سومین گلزن برتر در لیگ شد و در فصل 1994-1993 به این تیم کمک کرد تا به نیمهنهایی لیگ قهرمانان اروپا برسد.
وی که موفقیت در سه لیگ مختلف اروپایی را تجربه کرده بود، تصمیم گرفت این بار تواناییهایش را در لیگ برتر انگلیس محک بزند. او به تاتنهام ملحق شد اما در ابتدا تردیدهایی در خصوص استقبال هواداران از او وجود داشت زیرا کلینزمن همان کسی بود که در نیمهنهایی جامجهانی 1990 باعث حذف انگلیس شده بود. یورگن در آن فصل 21 گل به ثمر رساند و به عنوان بازیکن سال انگلیس در سال 1995 انتخاب شد.
وی فصل بعد به آلمان بازگشت تا در تیم بایرنمونیخ زیر نظر رهاگل بازی کند و در دو فصلی که در این تیم حضور داشت، برترین گلزنی این تیم بود. وی با رکورد 15 گل در 12 مسابقه به این تیم کمک کرد تا قهرمان جام یوفا در سال 1996 شود. وی در فصل 97-1996 نیز قهرمانی در بوندسلیگا را با این تیم به دست آورد.
کلینزمن در فصل 98-1997 برای تیم سمپدوریا ایتالیا بازی کرد و سپس به تاتنهام در لیگ برتر انگلیس رفت. وی در نیمفصل به تاتنهام رفت تا به این تیم کمک کند برای فرار از خطر سقوط بجنگد و توانست مانع از سقوط تاتنهام شود. یورگن با گلزنی مقابل ساوتهمپتون در روز پایانی فصل 98-1997 در لیگ برتر انگلیس به فوتبال حرفهای خود پایان داد.
وی پس از جامجهانی 1998 فرانسه کفشهایش را آویخت. وی تا آن زمان 17 فصل در چهار لیگ برتر اروپا بازی کرد، 226 گل در 506 بازی باشگاهی به ثمر رساند. علاوه بر این او 108 بار در ترکیب تیم ملی فوتبال آلمان به میدان رفت و 47 گل به ثمر رساند که در آن زمان در فهرست بیشترین گلهای زده برای تیم ملی در رده دوم قرار داشت. یورگن در سه دوره مسابقات قهرمانی اروپا (1998، 1992 و 1996) برای آلمان بازی کرد و در سال 1996 قهرمان شد. او اولین بازیکنی بود که توانست در سه دوره مسابقات قهرمانی اروپا گلزنی کند. وی همچنین در سه دوره جامجهانی (1990، 1994 و 1998) برای آلمان بازی کرد و در سال 1990 به قهرمانی رسید. کلینزمن اولین بازیکنی بود که در سه دوره مسابقات جامجهانی حداقل سه گل زد. او در سال 1998 و 1994 به عنوان بازیکن سال فوتبال آلمان شناخته شد و از سال 1994 تا 1998 بازوبند کاپیتانی تیم ملی را در اختیار داشت.
یورگن در حالی که یک بازیکن بود، خودش را برای مربیگری آماده میکرد. تجربیات او در سطح باشگاهی در لیگهای آلمان، ایتالیا، فرانسه و انگلیس باعث میشد او از مربیانی مانند آرسن ونگر، تراپاتونی، رهاگل، آردیلس، فرانسیس، آری هان و منوتی چیزهای زیادی یاد بگیرد. او سیستمهای تاکتیکی مختلفی که بر سبکهای مختلف بازی تأکید داشتند، را تجربه کرده بود؛ با فشار حذف شدن و مسابقات قهرمانی روبرو شده بود؛ با بازیکنانی از کشورهای مختلف روبرو شده بود و انگلیسی، ایتالیایی و فرانسوی را علاوه بر آلمانی روان صحبت میکرد. وی در بیش از 100 بازی ملی برای آلمان در سراسر دنیا زیر نظر بکنباوئر و برتی فوگتس بازی کرده بود و افتخاراتی چون قهرمانی در اروپا و جامجهانی را در کارنامه داشت.
در جولای 2004 فدراسیون فوتبال آلمان از یورگن خواست تا هدایت تیم ملی فوتبال آلمان را بر عهده بگیرد. آلمان در مرحله گروهی مسابقات قهرمانی اروپا 2004 حذف شده بود و فدراسیون فوتبال آلمان تصمیم گرفت برای مسابقات جامجهانی 2006 دست به احیای این تیم بزند. یورگن بازیکنان جوان و با استعداد را با بازیکنان باتجربه ترکیب کرد و تیمی هجومی را آماده کرد. وی بر آمادگی بدنی بالا تأکید میکرد و از متخصصان این رشته برای بالا بردن آمادگی بازیکنان استفاده کرد.
وی در دوران حضورش در تیم ملی فوتبال آلمان به عنوان سرمربی از سال 2004 تا 2006 این افتخارات را به دست آورد: 34 مسابقه با 20 پیروزی، هشت تساوی و 6 شکست، کسب مقام سوم در جام کنفدراسیونها 2005، مقام سوم در مسابقات جامجهانی 2006 و انتخاب به عنوان مربی سال آلمان (2006). کلینزمن پس از جامجهانی 2006 از تیم ملی فوتبال آلمان جدا شد اما هستهای از کادر فنی و بازیکنانی را که آلمان را به نایب قهرمانی در اروپا در سال 2006 رساندند، به جای گذاشت.
وی در سال 2008 پیشنهاد هدایت بایرنمونیخ را پذیرفت و به جای هیتسفلد هدایت این تیم را بر عهده گرفت. او به طراحی مرکز اجرا و توسعه بازیکنان بایرنمونیخ کمک کرد و سپس تیم را برای مسابقات بوندسلیگا و لیگ قهرمانان اروپا ساخت. بایرنمونیخ زیر نظر یورگن کلینزمن توانست به یکچهارم نهایی لیگ قهرمانان اروپا برسد و با شکست مقابل بارسلونا، قهرمان آن دوره مسابقات حذف شود. رکورد بایرنمونیخ در لیگ قهرمانان 6 پیروزی، سه تساوی و یک شکست بود. بایرنمونیخ در فصل 09-2008 در بوندسلیگا 16 پیروزی، 6 تساوی و هفت شکست را ثبت کرد.
در آگوست 2011 سانیل گولاتی، رئیس فدراسیون فوتبال آمریکا یورگن کلینزمن را به عنوان سرمربی تیم ملی فوتبال این کشور انتخاب کرد.
آمریکا در 29 فوریه 2012 پیروزی تاریخی یک بر صفر را مقابل ایتالیا به دست آورد و این اولین پیروزی این تیم مقابل قهرمان چهار دوره رقابتهای جامجهانی بود. آمریکا در دهم سپتامبر 2013 با پیروزی مقابل مکزیک توانست جواز حضور در مسابقات جامجهانی 2014 برزیل را به دست آورد. وی در دوازدهم دسامبر 2013 قراردادش را با فدراسیون فوتبال آمریکا تا سال 2018 تمدید کرد.
آمریکا در اولین بازی خود در جامجهانی برزیل با نتیجه دو بر یک مقابل غنا به پیروزی رسید و در دومین مسابقه با تساوی دو بر دو مقابل پرتغال متوقف شد. آمریکا باید در آخرین بازی به مصاف آلمان میرفت و به یک پیروزی یا تساوی برای صعود به دور بعد نیاز داشت. آمریکا در این بازی با نتیجه یک بر صفر شکست خورد اما چشمش به دیدار پرتغال و غنا بود. در صورت پیروزی پرتغال یا تساوی این آمریکا بود که راهی دور بعد میشد و پرتغال با نتیجه دو بر یک غنا را شکست داد تا آمریکا زیر نظر کلینزمن راهی مرحله یکهشتم نهایی رقابتهای جامجهانی شود.
این تیم در مرحله یکهشتم نهایی به مصاف بلژیک رفت که با نتیجه دو بر یک در وقتهای اضافه شکست خورد و از صعود به مرحله یکچهارم نهایی بازماند.
واقعن چه دورانی بود.الان هم دسته کمی ازاون دوران نداریم.بازیکنانی ازدله مردم.داستانش واقعن جالب بود
از بچگی عاشق کلیزمن بودم واقعا در دوران خودش بازیکن توانایی بود
من به عشق کلینزمن و ماتیوس طرفدار آلمان شدم 2 بازیکن افسانه ای و دوست داشتنی اگه کلینزمن نونوا میشد قطعا بهترین نونها رو میپخت
واقعا این اوسطوره های فوتبال مخصوصا در المان زیاد بورن که یکی از اون حرفه ایاش کلینزمنه
عاشقش بودم...
ولی اون نسل یه چیز دیگه بود, از هرلحاظ ... و با اسمشون ناخودآگاه صدای ورق زدن اون کاغذای خاص دنیای ورزش , کیهان ورزشی و دانش ورزش ... سبزه سبزتر بود, نور روشنتر...
بازیکن مورد علاقه مامانم تو المان بوود