به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، در حالى که در بازار نقل وانتقالات تابستانى 2014 قیمت بازیکنان اسپانیایى، برزیلى،آرژانتینى و یا کلمبیایى در حال انفجار است و این بازیکنان با قیمت هاى غیر قابل باورى منتقل مى شوند،اما بازیکنان آلمانى با وجود فتح جام جهانى با قیمتى بسیار مناسب تر به فروش مى رسند.
بازار نقل و انتقالات فوتبال را مى توان به بازارى سنتى تشبیه کرد که در آن مالکین باشگاه، شیوخ عرب و مدیران باشگاه از کنار ویترین باشگاه هاى به ویژه اروپایى رد شده و پس از پسندیدن بازیکنان مورد نظر با مدیر برنامه هاى آنها وارد گفتگو و مذاکره مى شوند و سپس با کشیدن چکى به ارزش 80 میلیون یورو، ستاره هایى مثل لوئیز سوارز، جیمز رودریگز را خریدارى مى نمایند.
در این بازار اما بازیکنانى نظیر شکوردان موستوى و کریستف کرامر از وضعیت مناسبى برخوردار نیستند، با وجود آن که آنها به تازگى 20 ساله شده، به خوبى فوتبال را فرا گرفته و جام جهانى برزیل را نیز فتح کرده اند. بى تردید اگر مقیاس بازیکنان بر اساس استعداد و عنوان سنجیده شود، چنین بازیکنانى بسیار با ارزش تر و گران تر مى بودند، اما در این بازار به طور معمول موضوعاتى دیگر تاثیر گذار هستند.
باشگاه ناپولى ایتالیا براى جذب کریستف کرامر مى بایست 8 میلیون یورو پرداخت کرده باشد، ستارگان آلمانى نظیر توماس مولر و ماریو گوتزه در لیست خرید باشگاه قرار نگرفته اند و در خصوص علاقه باشگاه هاى انگلیسى به جذب بازیکنانى نظیر متس هوملز و سامى خدیرا که علاوه بر فتح جام جهانى، لیگ قهرمانان اروپا را نیز فتح نموده است، در روزهاى اخیر شایعاتى مطرح بوده است. براى مثال آرسنال یا منچستریونایتد حاضر به پرداخت 35 میلیون یورو براى جذب متس هوملس از دورتموند بوده است. اما چنین شایعاتى هرگز به حقیقت تبدیل نشده اند.
براى سامى خدیرا، بازیکنى که بعد از یک مصدومیت سنگین، در جام جهانى از ستون هاى تیم یوگى لوو محسوب مى شد، در بازار نقل و انتقالات ازارزشى معادل متس هوملس قابل تصور است، اما رادامل فالکائو دقیقا نکته مقابل سامى خدیرا است، او نیز همانند این ملى پوش آلمانى دچار پارگى از ناحیه رباط صلیبى شد اما نتوانست در جام جهانى حضور یابد، حتى شرایط و آمادگى او در حال حاضر نیز پرسش برانگیز است، با این وجود باشگاهى نظیر رئال مادرید حاضر به پرداخت 60 میلیون یورو به موناکو براى جذب او مى باشد. چنین احساس مى شود که بازیکنان آلمانى در بازار نقل وانتقالات از جذابیت کافى براى مشتریان برخوردار نیستند.
بعد از جام جهانى 1990 ایتالیا که آلمان فاتح آن شد، تقاضا براى به خدمت گرفتن ستارگان این تیم در بازار نقل و انتقالات آن سال به شدت افزایش یافت. توماس هسلر از باشگاه کلن با مبلغ در آن زمان نجومى 15 میلیون مارک (معادل 7.5 میلیون یورو) به باشگاه رم ایتالیا پیوست و کارل هاینتس ریدله بازیکن نیمکت نشین مانشافت با مبلغ 13 میلیون مارک (6.5 میلیون یورو) به تیم رقیب، لاتزیو رفت. در سال بعد نیز یورگن کلربا مبلغ 11 میلیون مارک (5.5 میلیون یورو) از بایرن مونیخ و توماس دال با رکورد 17 میلیون مارک (8.5 میلیون یورو) از هامبورگ به رقابت هاى سرى آ پیوستند.
قراردادهایى که در مقیاس امروز شاید ارزشى معادل قراردادهاى سوارز و رودریگز داشته باشند. دو غول اسپانیایى فوتبال در مجموع براى جذب این دو بازیکن از آمریکاى لاتین مبلغ 161 میلیون یورو هزینه نموده اند، در حالى که 18 باشگاه حاضر در بوندسلیگا در تابستان 2014 براى جذب بازیکنان جدید، در مجموع 202 میلیون یورو پرداخت کرده اند.
اما دلیل کمتر هزینه کردن باشگاه هاى آلمانى نسبت به سایر رقباى خود براى جذب بازیکنان جدید چیست؟ به نظر مى رسد باشگاه هاى بوندسلیگایى حتى در آینده نیز حاضر به پرداخت چنین مبالغ گزافى براى بازیکنان مورد نظر خود نباشند،چون در آلمان قوانین و مدل اقتصادى خاصى برقرار است. در بوندسلیگا از سوى باشگاه ها برنامه هاى اقتصادى بلند مدت، هدف دار و درآمدزایى دنبال مى شود که کاملا منطقى و عقلانى هستند.
چنین برنامه هاى اقتصادى هدف دارى در باشگاه ها از نکات برجسته بوندسلیگا به حساب مى آیند و مدل هاى اقتصادى ماجراجویانه، بدهى هاى وحشتناک و مالکان میلیاردر با اینکه در آلمان مجاز مى باشند اما دربودسلیگا بر خلاف سایر لیگ هاى اروپایى غیرقابل قبول و حتى غیر اخلاقى به حساب مى آیند.
براى مثال در اسپانیا یک میلیاردر سنگاپورى به نام پیتر لیم عهده دار مالکیت باشگاه به شدت بدهکار والنسیا مى شود و با خریدها و سرمایه گذارى هاى خود بازهم بر مقدار این بدهى ها مى افزاید. این باشگاه در این تابستان شکوردان موستوى را از سامپدوریاى ایتالیا به مبلغ 9.5 یورو به خدمت مى گیرد، هر چند براى این باشگاه اسپانیایى چنین خریدى انتقالى درخشان به حساب نمى آید.
بعد از جنجال تبانى در سرى آ، فوتبال ایتالیا متاسفانه جذابیت خود را از دست داده است و دیگر همانند دهه 90 میلادى و اوایل قرن بیست ویکم خبرى از پرداخت هاى بى حد و مرز براى جذب بازیکنان جدید دیده نمى شود. اما لالیگاى اسپانیا در این سال ها با پرداخت هاى وسوسه انگیز و قابلیت مشهور و محبوب سازى بازیکنان توانسته است ستارگان بسیارى را از سراسر دنیا جذب خود نماید.
مشهور و محبوب سازى یک بازیکن فاکتورى بسیار تعیین کننده است،هنگامى که یک باشگاه بازیکنى همانند رودریگز را خریدارى مى نماید، آنها امید این که این بازیکن در آینده بتواند پیشرفت فراوانى داشته باشد را نیز به توعى مى خرند. البته نه فقط پیشرفت از لحاظ ورزشى، بلکه از لحاظ رسانه اى.
باشگاه هایى همچون رئال مادرید و بارسلونا براى اینکه بتوانند هزینه هاى گزاف پرداخت شده براى خرید بازیکنانى همچون سوارز و رودریگز را جبران نمایند، اتکایى فراوان به عرضه پیراهن هاى تیم مطبوع خود با نام این بازیکنان در بازار، قراردادهاى اسپانسرینگ و حتى تاثیر رسانه اى و تبلیغاتى این بازیکنان حتى بر روى بازارهاى داخلى کشور خودشان، دارند. رودریگز ستاره کلمبیا در جام جهانى بود و کلمبیایى هاى دیوانه فوتبال او را همانند یک قهرمان ملى ستایش مى کنند. ظرف مدت کوتاهى رئال مادرید موفق به فروش 345.000 عدد از پیراهن هاى این بازیکن هر یک به قیمت 100 یورو در سراسرجهان شد.چنین موضوعى براى سوارز نیز با وجود جنجال وى در جام جهانى صادق است.
اما چنین بازتابى بعد از خرید تونى کروس توسط رئال مادرید به چشم نخورد. کروس هم همانند رودریگز از بهترین هاى جام جهانى بود و در حال حاضر از خلاق ترین هافبک هاى فوتبال دنیا به حساب مى آید و به نظر مى رسد رئال مادرید با هزینه کردن تنها 30 میلیون یورو براى جذب وى از بایرن مونیخ، هزینه کمى پرداخت نموده است.
عملکرد آلمان در جام جهانى مورد تحسین و تعظیم همگان قرار گرفت و این تیم سزاوار قهرمانى در آین رقابت ها شناخته شد. در واقع مى بایست براى بازیکنان آلمانى بعد از جام جهانى در بازار نقل وانتقالات تقاضاى شدیدى وجودد اشته باشد، اما چنین موضوعى به هیچ وجه دیده نشده است. شاید به این دلیل که تیم آلمان در رقابت هاى جام جهانى به معناى واقعى کلمه تیم بود و به عنوان یک مجموعه قوى و بدون اتکا به بازیکن خاصى به چنین موفقیتى دست یافته و هیچ بازیکنى از این تیم به آن اندازه چهره نشده است که باشگاه ها براى جذب آن حاضر به پرداخت 80 میلیون یورو باشند. در واقع در هنگام برگزارى رقابت هاى جام جهانى ، نگاه اکثر رسانه ها بیشتر بر روى یوگى لوو سرمربى تیم ملى آلمان، تا سایر بازیکنان این تیم متمرکز شده بود و به نوعى سرمربى به چهره رسانه اى تیم تبدیل شده بود.
بعد از جام جهانى 1990 ایتالیا بر خلاف امروز، مشهور و محبوب سازى بازیکنان توسط باشگاه ها و کسب سود مالى از این طریق در درجه دوم اهمیت قرار داشت. بازیکنان تیم ملى آلمان در آن زمان به دنیا نشان دادند که تا چه حد مى توانند تاثیرگذار فوتبال بازى کنند،همین عامل سبب آن شد که باشگاه هاى بزرگ ایتالیایى و اسپانیایى براى جذب آنها به رقابت بپردازند.
جیووانى تراپاتونى سرمربى سابق باشگاه یوونتوس، بعد از جام جهانى 1990 به طور هم زمان پنچ ملى پوش آلمانى را براى تیمش به این دلیل به خدمت گرفت که:"آلمان ها از لحاظ بدنى و روحى بسیار قابل اعتماد و از لحاظ تکنیکى،تاکتیکى و ورزشى با استعداد هستند وبر خلاف بازیکنان کشورهاى جنوب اروپا و آمریکاى لاتین که بسیار احساسى بازى مى کنند." البته تراپاتونى مى توانست بگوید که آلمان ها بازیکنانى بسیار موفق و خسته کننده هستند.
شاید دیگر نتوان به بازیکنان آلمانى اتهام خسته کننده بودن زد، اما این که باشگاه هایى نظیر رئال مادرید،بارسلونا و منچستریونایتد تا آن حدى پیش نمى روند که بازیکنان استراتژیستى نظیر شواین اشتایگر، لام یا هوملس و یا بازیکنان هنرمندى نظیر رویس و گوتزه را به خدمت بگیرند، نشان از افزایش قابلیت رقابت بوندسلیگا دارد. بعد از فتح جام جهانى در رم باشگاه هاى آلمانى در حقیقت از قدرت چنین رقابتى برخوردار نبودند،به طورى که حتى باشگاه بایرن مونیخ موفق به حفظ ستاره هاى خود نظیر یورگن کولر و اشتفان رویتر نشد و این بازیکنان را به یوونتوس واگذار نمود.
امروزه اما بازیکنان آلمانى مجبور به ترک بوندسلیگا و ادامه فوتبال خود در خارج از بوندسلیگا نیستند، چون بوندسلیگا از لحاظ ورزشى به اندازه کافى جذاب است و شاید تنها در بازار نقل وانتقالات مبلغ خوبى ندارد.
By Christoph Cöln und Lars Gartenschläger / Die Welt Deutschland
اصلا آلمان با همه دنیا فرق داره و همه چیزشون روی حساب و کتابه
بازی کن گروه داریم. مثلا گوتزه با 65 میلیون
و مولر و گومز با قراردادهای تبلیغاتی در حد 10 میلیون یورو در سال
تفاوت در سرمایه گذارانه.
شرکتهای المانی روی بازیکنان المانی هزینه نمی کنن بلکه روی زیرساخت هزینه می کنن.
بازیکنان ژاپنی و کره ایی بیشتر از طرف شرکتهای خودشون ساپورت می شن.
می دونید که در قرارداد حرفه ای فکر کنم یک سوم مبلغ قرارداد بازیکن رو باید اسپانسراش پرداخت کنن.
یک نکته فرهنگی: طرفدارای آلمان منطقی هستند تا احساسی و اسن برای تبلیغات مناسبنیست.
کریس موهاشو ژل میزنه . عکس باشورت می زنه. مسی هم برا اسرایلیا سنگ تموم میزاه.
بنظرم رسانه آلمان ملی گرایانه و منطقی بزخورد می کنه و با ایجاد توقعات بیخود مبارزه می کنه.
بی لیاقتند دیگه...اخه هرخری که نباید المانی بخره.