به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران٬ فوتبال آلمان در سالهای گذشته رشد قابل توجهی داشته است. باشگاههای آلمانی بیتردید قدرت بیشتری یافتهاند. هرچند برخی بردهای قاطعانه آلمانیها مقابل تیمهای اسپانیایی در دور رفت نیمهنهایی را دلیل برتری آلمانیها میدانند، اما نشانهای بسیار استوارتری در این باره میتوان یافت.
بایرن مونیخ و بروسیا دورتموند هر کدام چهار گل به دو تیم بزرگ بارسلونا و رئال مادرید زدند. اما حقیقت آن است که این دو تیم ممکن بود حتی به نیمهنهایی نرسند. بایرن با دریافت تنها یک گل دیگر برابر آرسنال حذف میشد و دورتموند نیاز به خلق شگفتی بزرگی داشت تا در آخرین لحظات بازی با مالاگا حذف را با صعود عوض کند. دو (یا به قول برخی سه) گل بایرن برابر بارسا بحثبرانگیز بود و رئال هم با ضعف دفاعی نامتعارفش مقابل دورتموند شکست خورد.
حتی ممکن است تیمهای اسپانیایی برابر دیدگان حیرتزده تماشاگران آلمانیها را حذف کنند و به فینال برسند. اما مساله این است که قدرت آلمانیها را نباید با این دو بازی سنجید. آنها مدتهاست که عالی هستند. حتی اگر در فینال نمایندهای نداشته باشند. زمانی این که سهمیه آنها در لیگ قهرمانان به عدد 4 رسید و ایتالیا به رده چهارم ضریب یوفا سقوط کرد بسیاری تعجب کردند، اما اکنون ضریب آنها (78.7) بسیار نزدیکتر به لیگ برتر انگلیس (با ضریب 82.2) است تا ایتالیا که ضریب 64.1 دارد و باید منتظر زمانی بود که آلمان به رتبه دو برسد و از انگلیس پیشی بگیرد.
عملکرد اقتصادی باشگاههای آلمانی در سالهای گذشته فوقالعاده بوده. تجربیات تلخی که دورتموند داشت دیگر فراموش شده و باشگاهها به مدل اقتصادی پایداری رسیدهاند که موفقیت آنها را تضمین میکند. از چند خرید بایرن مونیخ – که مطابق روند همیشگی این باشگاه است – که بگذریم، مدتهاست اکثر نقل و انتقالات بزرگ در جای دیگری اتفاق میافتد و باشگاههای آلمانی بیشتر به دنبال کشف استعدادها، پرورش و معرفی آنها هستند تا خرید ستارگانی که همه آنها را میشناسند. اکثر آلمانیها در سالهای اخیر تراز مالی مثبتی داشتهاند و این موضوع بهویژه در رابطه با بازی جوانمردانه مالی اهمیت مییابد. قوانین جدید یوفا برای بسیاری از باشگاهها دردسرهای فراوانی داشته؛ اما نه برای ژرمنها که خیالشان از این بابت آسوده است.
نکته دیگر استفاده عالی آلمانیها از فرصتها است. آنها خوب دریافتند که برای افزایش سهمیه خود در لیگ قهرمانان باید لیگ اروپا را جدی بگیرند و از همان راه بود که توانستند ضریب خود در یوفا را بهتر کنند. ایتالیاییها لیگ اروپا را ارزشمند نمیدانستند و تاوان سنگینی برای این سهلانگاری پرداختند. از سوی دیگر باشگاههای آلمانی حتی در دیدارهای تشریفاتی هم تلاش میکردند پیروز شوند. یک بار اولی هوینس گفته بود بایرن با وجود قطعی شدن صعودش از مرحله گروهی باز هم به فکر پیروزی است تا هم پاداش مالی پیروزی به حساب این تیم واریز شود و هم این که امتیاز آنها در جدول ضریب یوفا افزایش یابد.
از سوی دیگر منچستریونایتد را میتوان مثال زد که این فصل پس از چهار برد و قطعی شدن صعودش از مرحله گروهی هم به گالاتاسرای باخت و هم به کلوژ. البته آنها چارهای نداشتند؛ لیگ برتر انگلیس زمانی برای استراحت تیمها ندارد (و حتی در دوران کریسمس فاصله بین بازیها کاهش مییابد!)، لیگ برتر 20 تیمی است و زود آغاز میشود، و انگلیسیها دو جام حذفی داخلی دارند؛ زمان دیگری برای استراحت موجود نیست.
بوندسلیگا اسباب بزرگی را فراهم کرده است. مشکل بزرگ آنها (که شاید از دید طرفداران سنتی آلمان نقطه قوت هم باشد) این است که این لیگ در جذب مخاطب عام چندان موفق نبوده. شاید خرید بازیکنان شرقی به دلیل گسترش بازار آنها بود. اما به نظر میرسد این مشکل هم برطرف شده باشد. از یک سو تیمی مانند دورتموند با نمایش شاداب و جذابش دل بسیاری از هواداران را ربوده، و از سوی دیگر باشگاهی مانند بایرن مونیخ به سراغ پپ گواردیولا رفته. شاید بهسختی بتوان این تیم بایرن را از نظر تاکتیکی بهتر ساخت، اما چهرهای مانند گواردیولا که در سالهای اخیر شهرتش بسیار فراتر از دوران درخشان بازیاش رفته بیتردید جذابتر از یکی مانند یوپ هاینکس است و توجهات بسیاری را به مونیخ معطوف میسازد. آلمانیها بعید نیست به دنبال ژوزه مورینیو هم باشند. آنها اهداف بزرگی در سر دارند.