مصاحبه مفصل یوپ هاینکس با سایت TZ

به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، یوپ هاینکس از اوایل فصل تصمیم گرفت دوباره هدایت بایرن مونیخ را بر عهده بگیرد. او تصمیم دارد دوباره در پایان فصل بازنشسته شود. هاینکس در مصاحبه ای مفصل با خبرنگار TZ، حرف های حالبی زده است. این مصاحبه را در ادامه با هم خواهیم خواند. 

 

اول از همه توخل:

“همیشه تصور های بسیار مثبتی از توخل داشته ام. قبل از این که او به دورتموند بیاید، ما هم را در جشن تولد کوبل (بازیکن سابق اینتراخت فوانکفورت) ملاقات کردیم. یک روز بعد از آن ما با هم درباره فوتبال برای مدتی طولانی صحبت کردیم. در این مدت بود که من احساس خوبی نسبت به او پیدا کردم.
 

تعریف شما از توخل یعنی او جانشینتان خواهد بود؟

“در واقع من فقط نظرم را درباره او بیان کردم. من نمی دانم در تابستان چه اتفاقاتی رخ خواهند داد. فقط باید صبر کنیم و ببینیم. من فقط نظر شخصی خودم را گفتم. من از توماس توخل حرف زدم چون از من سوال کردند. برای یک مربی چیز هایی وجود دارند که وقتی داخل یک باشگاه کار می کند، آسان نیستند. به خصوص اگر شما ایده های جدید، بلند پروازانه و همین طور کمی هم وسواس داشته باشید، دقیقا مانند توخل!
 

بعضی ها می گویند توخل بسیار سطح بالا و پرفشار کار می کند:

“بله، اما این کار ها تیم را بهتر می سازد. به عنوان یک مربی جوان باید تمرکز و نیروی زیادی داشته باشید چون بعضی چیز ها امکان دارد، درست پیش نروند. چیز هایی بسیار کوچک، شاید بعضی از بازیکنان چنین چیز هایی را دوست نداشته باشند. چنین موضوعاتی قابل درک هستند. امروز شرایط من متفاوت است. اکنون من بعضی اوقات، اشتباهات و کم و کاستی های بازیکنان را عمدا، نادیده می گیرم. ما انسان هستیم و همه با هم در یک سطح نیستند.
 

منظورتان، تمرینات است؟

“بله، من قبلا این حس را که دیگران نمی دانند چه چیزی از آن ها می خواهم، داشته ام. بیایید یک مثال سیاسی بزنیم، خودمان را نگاه کنید که یک سال و نیم است که با یک ائتلاف بزرگ روبرو هستیم. چنین چیزی را تصور کنید! چنین موضوعاتی در فوتبال نیز وجود دارند؛ نگرش ها و نظرات مختلف. چیز های ساده تر اما در عین حال، عمیق تر، خلاقیت بیشتر و البته صلاحیت بیشتر. اگر با نظرات دیگران زیاد درگیر شوید، کار شما آسان نخواهد بود. به نظر من توخل بسیار خوب است. کسی چه می داند، شاید او روزی مربی اف سی بایرن شود.
 

درباره بایرن مونیخ صحبت کنید. شما دیگر به طور حرفه ای در آینده در این باشگاه فعالیت نخواهید کرد.

“منظورتان چیست؟
 

شما چند روز قبل مصاحبه ای انجام دادید.

“شما می توانید از همه جهات من را امتحان کنید اما من چیزی به شما نمی گویم (می خندد).
 

شما از یک جانشین صحبت کردید:

“از یک جانشین احتمالی، نه از یک تاریخ و جانشین مشخص اما درباره اش فکر می کنم. من چیز قطعی ای نگفتم زیرا می دانم مردم چگونه به آن واکنش نشان خواهند داد. به علاوه ما باید استراحت و آرامش داشته باشیم تا بتوانیم رویا هایمان را به حقیقت تبدیل کنیم. همچنین شما در چنین شرایطی به محیطی آرام احتیاج دارید. هیچ کدام از این ها، آسان نیستند.
 

این تصمیم آسان تر خواهد بود اگر در آرامش و سریعا گرفته شود؟

“احتمال دارد اما مهم این است که چگونه! به همین دلیل ما باید صبر کنیم.
 

تلاش‌های اولی هونس برای تمدید قرارداد شما؛ نسبت به آن چه حسی دارید؟

“رای‌ گیری کانون هواداری من را در این وهله خوشحال نکرد، دوستش نداشتم. اما این اولی هونس است، همین گونه کار می‌کند. یک فرد احساسی، با ایده های که می خواهد ادامه دهد. او می خواهد من را نگه دارد. شما می توانید به او باور داشته باشید. در ضمن، او اعتراض می کند اما زود فراموش می کند. من به هیچ وجه نمی توانم از او عصبانی باشم.
 

چه چیزی شما را متقاعد کرده است؟

“از این تجربه ها داشته ام. نیمه نهایی مقابل رئال مادرید یا بسیاری از فینال ها. من این ها را تجربه کرده ام. در ماه می 73 ساله می شوم و بعد این جا مربی گری کنم؟ چنین چیزی بسیار سنگین است و صادقانه بگویم؛ هزینه این کار، زندگی شما خواهد بود. من از صبح تا غروب با بایرن مونیخ و بازیکنانم مشغول هستم. اینجا تنها هستم و خبری از زندگی شخصی نیست. به علاوه کار در فوتبال به طور حرفه ای و بسیار زیاد پیچیده شده است. چنین موضوعاتی، کار را برای یک مربی که بخواهد همه زمینه ها را پوشش دهد، دشوار تر می کند.
 

قدرت رهبری رومنیگه و هونس مانع از انتخاب سرمربی آینده می شود؟ هیچ کس به اندازه شما در این مورد تجربه ندارد.

“ نه، من این موضوع را به مانند یک مشکل نمی بینم. اگر بایرن مونیخ مربی ای را به کار گیرد که سابقه مربی گری در دورتموند، لایپزیش یا هر باشگاه دیگری را داشته باشد، فرقی نمی کند. او باید ایده های روشنی داشته باشد. سپس این موضوع در مورد خواسته ها و انتظارات باشگاه و البته موفقیت است. او باید کار مربی گری را درک کند. مهارت های فوتبالی داشته باشد و با تجربه باشد. به علاوه قدرت هدایت و رهبری یک تیم را داشته باشد.  

“یک واقعیت درباره مربیان جوان بگویم؟ آن ها نباید اشتباه کنند. به دلیل این که رفتار و موقعیت رسانه ها تغییری کلی کرده است. آن ها هر چیزی را بزرگ می کنند و کوچک ترین مسئله ها را مطرح می کنند.
 

برای مثال، کت قرمز ها (پیشکسوتان بایرن مونیخ)؟

“چنین چیزی بی معنی است! ببخشید که چنین حرفی زدم اما در گذشته چنین نبود. به همین دلیل مربیان جوان زمان سختی در چنین کار هایی دارند. در این حالت شما نمی توانید هر چیزی را شروع کنید و شما باید توانایی جدا کردن چیز های مهم و بی اهمیت از هم را داشته باشید.
 

چه زمانی را شما تخمین می زنید برای تمرین دادن به تیمی مانند بایرن مونیخ؟

“مسئله اصلی همین است. امروز رسم است که شما یک سبک خاص داشته باشید. همان طور که با بازیکنان کار می کنید. چنین چیزی قبلا وجود نداشت حتی در بایرن مونیخ! پپ و کارلتو هر دو تلاش زیادی این جا کردند. هر دو با تجربه بودند و لیگ قهرمانان اروپا هم برده بودند. آن ها تیم هایی نظیر بارسلونا، رئال مادرید و چلسی را هدایت کرده بودند.  

“چنین مسئله هایی صالح حمیدزیچ (مدیر ورزشی بایرن مونیخ) را از دید من، برجسته نشان می دهد. او بسیار متفکر است. او نقشه های مشخصی برای تغییر بسیاری از چیز ها در این جا، دارد. حتی هنگامی که او با یک بازیکن قرارداد امضا می کند، تحت یک شرایط خاص، وظایفی را بر عهد می گیرد. در حالی که در برخی مورد ها مربی موظف به انجام بعضی از کار ها است (با خنده).
 

آقای هاینکس، شما لیست مربیان احتمالی بایرن مونیخ برای فصل آینده را دارید؟

“با خنده: بله، حسن و من، در این موضوع شفاف هستیم و لیست بازیکنان را می دانیم!
 

لیست مربیان؟

“در مورد مربیان نمی دانم. او فعلا به چنین لیستی احتیاج ندارد (دوباره می خندد).
 

مربی بایرن حتما باید زبان های خارجی را بلد باشد؟

“بازیکنان اسپانیایی زیادی در تیم وجود دارند. برای آن ها بله لازم و مفید است. اگر مربی با زبان خودتان با شما حرف بزند، همه چیز و گفتگو هایتان، بهتر پیش خواهد رفت. حتی در ملاقات ها هم همین طور است. قبل از جلسات، من به آن ها می گویم که قرار است در مورد چه مطالبی حرف بزنیم. سپس تاکتیک های تیم را به وسیله پاور پوینت، یعنی تصویری توضیح می دهم.
 

آیا مربی بعدی باید به زبان آلمانی، مسلط باشد؟

“چنین چیزی برای رسانه های آلمانی هم خوب است. این چیزی است که من متوجه شده ام. برای ارتباط های بیرون و داخلی تیم، مهم است که مربی تیم بتواند آلمانی صحبت کند. نمی خواهم مربیان غیر آلمانی را سرزنش کنم. من زمانی به بیلبائو رفتم و یک کلمه هم اسپانیایی صحبت نکردم. چهار ماه قبل از آن من زبان ایتالیایی را یاد گرفته بودم زیرا در آن زمان، ایتالیا رهبر فوتبال جهان بود. این اتفاق به سال 1991/92 مربوط می شود. بعد از آن من زبان اسپانیایی را یاد گرفتم. البته برای صحبت و ارتباط با بازیکنان، کافی نبود.
 

و بعد؟

“من یک مترجم گرفتم. این گونه خیلی بهتر بود. اوتو (اسم مترجم) زیاد فوتبال نمی دانست. با این حال او 95% می توانست به اسپانیایی صحبت کند. او مرد بسیار باهوشی بود.
 

منبع