به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، مدیر ورزشی اسبق باواریایی ها، نیاز به جایگزینی مدیر ورزشی جدید در بایرن مونیخ را ضروری می داند.
ماتیاس سامر از سال 2012 در سمت مدیرورزشی بایرن مونیخ مشغول به کار بود و به دلیل ابتلا به بیماری مغزی از سمت خود استعفا داد. سامر باور دارد که پست مدیریت ورزشی بسیار مهم است و بایرنمونیخ باید هرچه زودتر جایگزینی پیدا کند.
به گزارش نشریه بیلد آلمان، مدیر ورزشی اسبق قرمز پوشان سال پیش به دلیل اختلال درروند گردش خون مغز، از سمت خود کنار رفت. او به بهبودی کامل دست پیدا کرده است و شایعاتی در مورد بازگشت او به بایرنمونیخ و حتی تیم سابق خود دورتموند نیز شنیده میشد که بهطور کامل از طرف وی رد شد.او در گفتگو با بیلد در مورد اهمیت پست مدیریت ورزشی گفت:
“من فکر میکنم که این پست برای باشگاه بسیار حائز اهمیت است و باشگاه باید تلاش کند که جایگزینی پیدا کند. مدیر ورزشی نقش ارتباطی مهمی بین بازیکنان، کارکنان، مربیها و مدیران دارد. این پست به باشگاه قدرت میبخشد. بعضی اوقات بازیکن و مدیران با فیزیولوژیست مشکل پیدا میکنند یا پزشکان باشگاه با تمرین دهندهها. چنین اتفاقاتی همیشه رخ میدهند اما باید کسی باشد که با در نظر داشتن مصلحت باشگاه و هدایت در جهت درست، چنین مشکلاتی را حل کند. بعضی اوقات درصد کمی از بازیکنان در مسیر درستی گام بر میدارند، مثلاً اینکه 11 بازیکن اصلی خوشحال باشند و بقیه نباشند. یا اینکه گاهی مربی تمرینی از بازیکنی ناراحت شده و با او حرف نمیزند. به این دلایل من پست مدیریت ورزشی را بسیار مهم میدانم.
البته رسانههای های آلمانی ماههاست هاست که از مکس ابرل و فیلیپ لام برای جایگزینی پست مدیریت ورزشی بایرنمونیخ مونیخ نام میبرند اما فعلاً تصمیمی در این مورد گرفته نشده است.بعد از سالها نزاع و اختلاف با تیم اسبق خود، بورسیا دورتموند، سامر حال به فکر مصالحه و آشتی افتاده است. او در این مورد گفت:
“با واتسکه در جریان رخدادی در شهر برلین ملاقات کردم. جلسهای را به همین منظور برنامهریزی کردیم.
سامر هم بهعنوان بازیکن و هم بهعنوان مربی با دورتموند به قهرمانی دست پیدا کرده است. اما بعد از انتقال به بایرنمونیخ در سال 2012، رابطه رو به آشفتگی رفت. سامر در مورد گذشته خود در دورتموند گفت:
“دوران عالی در دورتموند داشتم. چرا باید به دلیل ناسازگاری، تمام این مدت را فراموش کنم؟ برای همزیستی دوباره آمادهام و مشتاقم که بتوانیم دوباره، کاملاً معمولی حرف بزنیم.