وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

پایانی بر جادوی کاپیتان سر به زیر و ماتادور محبوب؛ بدرود لام و آلونسو!

عصر دو اسطوره بزرگ فوتبال در زمین سبز به پایان رسید.  

استیون اسپیلبرگ یکی از کارگردانان بزرگ سینمای جهان می گوید:" فکر نمی کنم هیچ کس در جنگ راجع به خود به عنوان قهرمان فکر کند." دو قهرمان فوتبال که چندی پیش برای آخرین بار در مستطیل سبز جنگیدند نیز هیچگاه خود را قهرمان صدا نکردند. آن ها تیمی قهرمان می خواستند، هر جا و همیشه. از قهرمان یک نفره بودن، بیزارند. آن ها همه چیز را یا برای تیمشان می خواستند یا آری به مسئله ای انفرادی نمی گفتند.

کاپیتان فیلیپ لام، خود می گوید:" این مهم نیست که شما بازیکنان بزرگ و خوبی داشته باشید مهم نیست، باید تیمی بزرگ و خوب داشته باشید." لام سال ها با سری پایین و ذاتی قهرمان گونه، در جناح راست بایرن مونیخ و تیم ملی آلمان جنگید، خودش را قهرمان نخواند اما بی شک قهرمانی فراموش نشدنی خواهد بود.

در میانه میدان نیز یک فرد پر عظمت از مستطیل سبز برای ابد جدا شد. ژابی آلونسو، ماتادور دوست داشتنی نیز کفش هایش را آویخت. او شایسته عنوان "قهرمان" است. تنها یک قهرمان می تواند با دنده شکسته بیش از 120 دقیقه در فینال جام جهانی بجنگد. تنها یک قهرمان می تواند در فینال جنون آمیز استانبول پشت ضربه پنالتی بایستد، پنالتی را از دست بدهد اما امیدش را نه، به سمت توپ بدود و از روی دفع ناقص دروازه بان توپ را به تور برساند. قهرمان بودن به جنگ نیست. به فیلپ لام بودن است، به ژابی آلونسو بودن. به صرف کردن عبارت تیم مهم تر است.

لام دوران بازی اش را از 11 سالگی از تیمی محلی در باواریا آغاز کرد. قطعا استعدادی به بزرگی او از چشم استعداد یاب های مونیخی دور نمی ماند. به رده های سنی بایرن مونیخ پیوست. یکی از مربیانش در آن دوران می گفت:" اگر فیلیپ لام نتواند در بوندسلیگا بازی کند، هیچ فرد دیگری نیز نمی تواند." فیلیپ رشد کرده و به تیم دوم باشگاه رسید. هرمن ژرلاند، دستیار کنونی آنچلوتی در بایرن مونیخ سرمربی وقت تیم بی بود. او به لام اعتماد کرد، به او باور کرد و مرد کوتاه قد آلمانی را کاپیتان تیم بلند پرواز بایرن مونیخ دو کرد.

در 13 نوامبر 2002 برای اولین بار با پیراهن تیم اصلی بایرن مونیخ به میدان رفت. لحظاتی کم، شاید در حد چند ثانیه اما برای آغاز راه بزرگی همین چند ثانیه نیز کافی بود. سال 2003 به صورت قرضی به اشتوتگارت پیوست. در آن سال ها فلیکس ماگات سرمربی اشتوتگارت بود. دو سال در تیم اشتوتگارت توپ زد و در مجموع 71 بازی برای آن تیم انجام داد. این آمار زمانی برایتان جالب می شود که بدانید که وقتی به اشتوتگارت پیوست تنها 20 سال، سن داشت.

سال 2004 اولین مرتبه برای تیم ملی آلمان به میدان رفت. اولین بار که پیراهن مانشافت را در یک بازی دوستانه مقابل کرواسی بر تن کرد، دقیقا 20 سال و 3 ماه و 7 روز سن داشت. در آن بازی که با پیروزی 2 بر 1 مانشافت به پایان رسید، 90 دقیقه در جناح راست برای تیم رودی فولر بازی کرد. این 90 دقیقه ها ادامه یافت تا به آخرین 90 دقیقه رسید. به فینال جام جهانی 2014 و بالا بردن کاپ قهرمانی با تیمی که برایش قهرمانانه جنگید.

سال 2005 رخت بر بست و به  بایرن مونیخ بازگشت. دیگر زمان فراغت تمام شده بود. حالا می توانست سال ها برای محبوبش بازی کند. در طول این سالیان او 517 بار پیراهن بایرن را بر تن کرد. 16گل نیز برای تیم محبوبش به ثمر رساند. روز های تلخ و شیرین زیادی را با این تیم تجربه کرد. از فصل 07-2006 دیگر به مهره اصلی تیم بدل شده بود. در آن فصل در هر 34 دیدار بوندسلیگایی تیمش به میدان رفت. حالا لام در مسیر لام شدن بود. سال 2009 جسارتش را به رخ کشید. در نوامبر آن سال در مصاحبه ای به سیاست های باشگاه به تندی تاخت. از نداشتن فلسفه بازی تا قوانین عجیب در نقل و انتقالات. جریمه شد. جریمه ای که در تاریخ باشگاه تا آن زمان بی سابقه بود. فصل بعد کاپیتان دوم تیم شد و در سال 2011 با جدایی فن بومل از بایرن کاپیتان اصلی تیم شد. حالا بایرن یک کاپیتان جسور دارد. کاپیتانی از جنس مونیخ که شجاعانه می جنگد اما دم نمی زند.

سال ها گذشتند. لام با بایرنش طعم قهرمانی در اروپا را چشید اما پس از آن نایب قهرمانی تلخ در خانه و در فینال سال 2012 آلیانتس آرنا. می دانست این فوتبال است گاهی به نفعت است و گاهی نیست. چند سال بعد پپ گواردیولا به تیم آمد. لام از نظر پپ یک هافبک تدافعی بی نظیر بود. پست لام عوض شد. پپ در مورد وی گفته است:" او باهوش ترین بازیکنی است که تا به حال دیده ام.لام در سطحی غیر قابل وصف است." حالا اما دوران آقای کاپیتان به پایان رسیده است. اواسط این فصل بود که اعلام کرد می خواهد در پایان فصل از فوتبال خداحافظی کند و علاقه ای به گرفتن پست مدیریتی نیز در باشگاه ندارد.

در آلمان به او لقب مرد قد کوتاه جادویی را داده اند. مرد قد کوتاه داستان ما در تیم ملی نیز بالا و پایین ها را چشیده است. از شکست های متوالی در نیمه نهایی های بزرگ ترین تورنمنت های ملی تا قهرمانی جهان. پس از فینال سال 2014 جام جهانی، آخرین سکانش با مانشافت رقم خورد. چه سکانسی و چه پایان بندی زیباتر از اینکه جام زرین جام جهانی در دستانت باشد و مال تو.

فصل بعد که آغاز شود، آلیانتس آرنا از سنگینی قدم فلیپ لام بر روی چمن خود محروم خواهد بود. ژابی آلونسو و فلیپ لام، برگی از تاریخ شدند. برگی که نسل ما مفتخر به رویت آن بود. تصور بایرن مونیخ بدون لام، تصوری تلخ است.

منبع

نظرات 2 + ارسال نظر
bobak جمعه 5 خرداد 1396 ساعت 10:04

چقدر زود . انگار همین دیروز بود که درجام جهانی2006 اولین گل جام را به ثمر رساند.

محمد جمعه 5 خرداد 1396 ساعت 12:01

جمله آخر بسیار زیبا بدرود کاپیتان کوتاه قد دوست داشتنی بدرود ماتادور محبوب

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد