وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران
وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ

وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران

آلمان دیگر بهانه ای برای قهرمان نشدن، ندارد

به گزارش وبلاگ کانون هواداران بایرن مونیخ در ایران، درست هشت سال از جام جهانی 2006 آلمان گذشته است؛ روزهایی که بزرگترین رویداد فوتبالی دنیا در خاک ژرمن ها برگزار می شد، اما اکثریت مردم این کشور، بعد از پایان مفتضحانه آلمان در آخرین تورنمنت بزرگ یعنی جام ملت های اروپای سال 2004، تا چند روز مانده به استارت بازی ها با چهره ای ناراضی مقابل دوربین و میکروفون خبرنگاران در مورد قهرمانی تیم ملی کشوشان در این جام ابراز نامیدی می کردند.

پیش از جام 2006 نتایج بازی های تدارکاتی و رنکینگ دور از انتظار آلمان در فیفا هم مزید بر علت شده بود. از شکستهای دور از انتظار در دیدارهای تداکاتی گرفته تا رنکینگ بیستم فیفا و از همه مهمتر نبود بازیکنان بزرگ و در کلاس جهانی به خصوص در خط دفاع، همه و همه دلایلی بود که حتی خوشبین ترین هواداران مانشافت هم با احتیاط از تیم محبوبشان حرف بزنند.

تا جایی که میشاییل بالاک کاپیتان تیم قبل از شروع بازی ها خط دفاع تیمش را بسیار آسیب پذیر و نقطه ضعف اصلی تیم شمرده بود و حتی یورگن کلینزمن سرمربی وقت هم قبل از شروع بازی ها با وجود امتیاز میزبانی چندان برای حریفان خط و نشان نمی کشید.

بازی ها شروع شد و مانشافت با تیمی بسیار جوان و متشکل از 23 پدیده بوندس لیگایی مسابقات را نه چندان خوب آغاز کرد، اما بازی به بازی پیشرفت کرد. به طوری که خط دفاع تیمی که در بازی افتتاحیه از کاستاریکای کوچک 2 گل دریافت کرده بود در یک چهارم نهایی مقابل آرژانتین پرستاره کم اشتباه ظاهر شد و به لطف ضربات پنالتی موفق به راهیابی به نیمه نهایی شد. البته کسی از این تیم انتظاری بیش از این هم نداشت، اما تیم جوان و یک دست و یکدل کلینزی حداقل تا قدری موفق بود که بعد از حذف در نیمه نهایی اشک در چشمان هواداران سپیدپوش حلقه بزند.

تیمی که در جام جهانی 98 با پیرمردهای اسم و رسم دار نمایش نه چندان جذابی داشت و در 2002 نیز به لطف یک سنگربان اسطوره ای (الیور کان تنها دروازه بانی که تا به حال موفق به کسب توپ طلای جام جهانی شده) و بالاک کاریزماتیک فینالیست شده بود، در 2006 کاملاً پوست انداخته بود، اما با رفتن یورگن کلینزمن و شروع عصر یوگی لوو، این پوست اندازی عمیق تر شد و نه تنها بازیکنان جوان به تیم ملی سرازیز شدند که سبک بازی و منطق فوتبال مانشافت هم به کلی دگرگون شد؛ تا حدی که رهبر بلامنازع خط میانی میشاییل بالاک دیگر در ترکیب تیم جایی نداشت. یوگی لوو سیستمی را وارد کرد که فقط مخصوص خودش بود. خود او در مصاحبه ای گفته بود: "من از سبکهای گوناگونی الهام گرفتم و به دنبال اجرای سبک جدیدی در فوتبال هستم."

از طرفی باشگاه های آلمانی هم آرام آرام تغییرات بنیادین را آغاز کرده بودند و طبیعتا نمی خواستند از پیشرفت و پول سازی باشگاه های انگلیسی و اسپانیایی عقب بمانند هر چند که در سال های اول موفق نبودند، اما طبق معمول ژرمن ها کارها را پایه ای و به دور از هیاهو انجام می دهند.

تیم جوان تر شده لوو (حتی نسبت به آلمان 2006 کلینزمن) بی سر و صدا و در زمانی که ستاره های پر زرق و برق اسپانیا، فرانسه، ایتالیا، پر تغال، هلند، برزیل، آرژانتین و... در صدر رسانه های ورزشی بودند پا به مسابقات یورو 2008 و جام جهانی 2010 گذاشتند و در هر دو جام با وجود نمایشی خیره کننده مقابل اسپانیای مهارنشدنی آن 2 دوره شکست خوردند و همین باعث شد باز هم رسانه ها و البته فوتبال دوستان سراسر دنیا آنطور که باید مانشافت را جدی نگیرند.

اما آلمانِ یورو 2012 در حالی پای به مسابقات گذاشت که یک تفاوت بزرگ در این تیم به چشم می خورد. دیگر این تیم فقط متشکل از پدیده ها نبود. تیمی متشکل از ستاره های تیم های بزرگ بوندس لیگا در کنار لژیونرهای تیمهای دیگر نظیر مسوت اوزیل و سامی خدیرا از تیم لوکس و سلطنتی رئال مادرید، پر مرته ساکر از آرسنال، کلوزه ای که در لاتزیو طی یک نیم فصل 13 گل به ثمر رساند، بود.

اما این باز هم برای قهرمانی کافی نبود. وقتی مانشافت به رقیب همیشگی اش یعنی ایتالیا برخورد کرد، باز هم کم تجربگی بازیکنان و البته مغز متفکر چزاره پراندلی در استفاده از تاکتیک های کاملا متفاوت در هر بازی کار دست یوگی داد و 2 گل زودهنگام بالوتلی انسجام شاگردان وی را از بین برد و دیگر گل دقیقه پایانی اوزیل هم دردی را از ژرمن ها دوا نکرد. هرچند نباید منکر ضعف های لوو هم شد، ضعف هایی که بعضا کار دست فوق ستاره های تیم ملی آلمان می دهد.

اما آلمان امسال چند تفاوت بزرگ کرده است و مساله باعث شده عقاب های سپید به چند دلیل، شانس اول قهرمانی در برزیل باشند:

1- مجموعه ای از بهترین ستاره های جوان که اکنون به پختگی لازم برای بازی بدون نقص و نوسان رسیده اند؛ طوری که یوگی لوو برای اعلام لیست 30 نفره تیم با ترافیک بازیکنان بزرگ و شایسته روبرو بوده است.

2- انتقادهای قدیمی از تیم ملی آلمان در مورد ایزوله بودن و حضور همه بازیکنان در بوندس لیگا، امسال با وجود بازیکنانی مثل اوزیل، مرته ساکر، پودولسکی، شورله و کلوزه دیگر چندان وارد نیست.

3- باشگاه های آلمانی در سال های اخیر هیچگاه به اندازه 2-3 فصل گذشته آماده و قدرتمند نبوده اند؛ به طوری که احیای دوباره دورتموند و بازگشت به روزهای بزرگ گذشته با یورگن کلوپ خون تازه ای را در رگ های مانشافت تزریق کرده و در حال حاضر دورتموند و بایرن بیشترین تعداد ملی پوش را در تیم ملی آلمان دارا هستند. اوج قدرت نمایی بوندس لیگا فینال تمام آلمانی سال گذشته میان دو غول فوتبال ژرمن بود.

4- ضعف بازیکنان تکنیکی نه تنها حل شده که به نقطه قوت مانشافت در یکی 2 سال اخیر تبدیل شده است. اوزیل کاملا به اوج پختگی رسیده و دیگر آن جوانک هول و بی تجربه دریبل زن جام 2010 که در مقابل دروازه خودش را می باخت، نیست. از طرفی فوق ستاره ای نظیر مارکو رویس و همچنین گوتسه و یا حتی مولر و تونی کروس توان به هم ریختن هر خط دفاعی را با کمک هم دارند.

5- ضعف دفاع چپ که از سال 2006 مایه رنج آلمان ها بوده است در حال حاضر تقریبا به طور کامل رفع شده و با وجود 2 دفاع چپ کلاسیک و چپ پا (اشملتسر و یانسن) که این بار هیچ کدام هم مصدوم نخواهند بود، دست یوگی برای انتخاب دفاع چپ باز هست و می تواند با خیال راحت کاپیتان فیلیپ لام را در همان پست تخصصی دفاع راست قرار بدهد. همچنین نمی توان منکر برطرف شدن ضعف در قلب خط دفاع با وجود مهره ارزشمندی نظیر هوملس و حتی بواتنگ شد.

6- آلمان در حال حاضر قدرتمند ترین تیمی است که کم ترین حاشیه را بین تیم های مدعی دارد و جالب اینجاست که با وجود برزیل و آرژانتین که فشار مرگباری را از طرف رسانه ها و مردم شان برای قهرمانی به علت انجام بازی ها در آمریکای لاتین حس می کنند و همینطور اسپانیا به عنوان مدافع عنوان قهرمانی، آلمان می تواند با خیال آسوده تری تا انتها پیش برود و حتی جام را بالای سر ببرد.

7- از همه مهمتر انگیزه بالای بازیکنان و سرمربی تیم برای شکست 2 رقیب همیشگی خود در جام های اخیر یعنی اسپانیا و ایتالیاست، که با توجه به تضعیف این 2 تیم در یک سال اخیر بیش از هر زمانی شدنی به نظر می رسد. ولی شاید مهمترین نقطه قوت ژرمن ها یکدلی مثال زدنی در میان ستاره های مانشافت باشد.

و حالا شاید با وجود این ارکان طلایی، دیگر هیچ دلیلی برای قهرمان نشدن ژرمن ها در جام جهانی پیش رو وجود نداشته باشد.

نظرات 2 + ارسال نظر
مرتضی چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 00:38

غرور غرور غرور.....
تاثیر این مساله در ژرمن ها به حدی ست که همواره در مقاطع حساس باعث حذف و شکست های ناباورانه شده است،کما اینکه این مساله در ادوار گذشته قابل لمس بوده و هست.
آن ها برای قهرمان شدن ابتدا باید بر خود غلبه کنند.

افن برگ چهارشنبه 24 اردیبهشت 1393 ساعت 01:08

متنش زیاد بود نخوندم...ولی با تیترش موافقم...آلمان باید خیلی راحت قهرمان بشه..بقیه تیمها ناقصن

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد